مُجمَلات

هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَایَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوالْأَلْبَابِ

مُجمَلات

هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَایَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوالْأَلْبَابِ

مُجمَلات

مُجمَلات مجالی است برای طرح مُجمَل و بایگانی مطالب مورد علاقه‌ام.

امام علی علیه‌السلام:
«ا‌ِنّما اَنتَ بَعضُ ایّامِک، فکُلُّ یَومٍ یَمضیِ عَلَیکَ یَمضیِ بِبَعضِکَ»؛ وجود تو همان شمارش روزهای عمر توست، هر روزی که بگذرد، قسمتی از وجود تو را با خود می‌برد. (شرح غرر، ۳:۷۷)

امام جعفر صادق (علیه‌السلام):
اِنْ اُجِّلتَ فی عُمرِکَ یَومَین فَاجعَل اَحَدَهُما لِأَدَبکَ لِتَستَعینُ بهِ علی یَومِ مَوتِک.
اگر از عُمرت فقط دو روز مانده باشد، یک روزش را به فرا گرفتن معارف الهی اختصاص بده تا تو را به روز مرگت یاری دهد.
(فروع کافی، ۸:۱۵۰)

رسول اکرم صلی‌الله علیه وآله:
«حاسِبوُا أَنفُسَکُم قَبلَ أَن تُحاسَبوا»؛ به حساب خود برسید پیش از آنکه به حسابتان برسند. (وسائل‌الشیعه، ۱۱:۳۸۰)

امام موسی‌کاظم علیه‌السلام:
«لَیسَ مِنّا مَن لَمْ یُحاسِبْ نَفسَه کُلَّ یَومٍ»؛ کسی که همه روزه خود را حسابرسی نکند، پیرو ما نیست. (تحف‌العقول، ص 417)

امام علی علیه‌السلام:
«إنَّ ماضی یَومِکَ مُنتَقِلٌ و باقیهِ مُتّهمٌ فَاغتَنِمْ وَقتَکَ بِالعَمَلِ»؛ دیروز گذشت و به فردا هم اطمینان نیست، امروزت را با عمل غنیمت شمار. (شرح غرر، ۲:۵۰۷)

امام صادق علیه‌السلام:
«مَنِ اعتَدَلَ یَوماهُ فهُو مَغبونٌ، و مَن کانَ فی غَدِهِ شَرّا مِن یَومِهِ فهُو مَفتونٌ، و مَن لَم یَتَفَقَّدِ النُقصانَ فی نفسِهِ دام نَقصُهُ، و مَن دامَ نَقصُهُ فالمَوتُ خَیرٌ لَهُ» (بحارالأنوار 78:277)
هر که دو روزش یکنواخت باشد، زیانکار است و هر که فردایش [بی‌برنامه و] بدتر از امروزش باشد، سرگشته است و هر که عیوب نفسش را جستجو [و برطرف] نکند، در کاستی ماند و هر که کاستی‌اش بپاید، مرگ برایش بهتر است.

امام علی علیه‌السلام:
«مَن اشتَغَل بِالفُضول فاتَهُ مِن مُهِمِّهِ الَمأْمولُ»؛ کسی که خود را به مسائل بیهوده سرگرم کند، از خواسته‌های واقعی زندگی باز ماند. (شرح غرر، ۵:۳۳۶)

۲۱ دی ۰۲ ، ۰۷:۲۷

آیت‌‌الله شبیری زنجانی در گفتاری به نقل از حاج آقا رضا صدر گفتند: «برای نام بردن پیامبر خاتم حضرت محمد صلی‌الله علیه وآله وسلّم از تعبیر رایج «پیامبر اسلام» استفاده نکنید؛ زیرا از ابداعات مستشرقان و مخالفان اسلام است که رسالت آن حضرت را قبول ندارند و ایشان را تنها پیامبر مسلمانان می‌دانند. بهتر است ما از تعابیری نظیر «خاتم الأنبیاء» یا «پیامبر خاتم» یا «رسول خدا» یا «رسول الله» و مانند آن استفاده کنیم که در آن شهادت ضمنی به رسالت آن حضرت است.»

جرعه‌ای از دریا، ج ۴، ص ۶۴۵

۱۰ دی ۰۲ ، ۰۹:۲۰

کیفیت زندگی ما انسان‌ها به کیفیت سؤال‌هایی بستگی دارد که درباره نقش خود در زندگی می‌پرسیم. هر آنچه مورد سؤال‌ ما از زندگی ‌شود، ضمیر ناخودآگاه ما به دنبال پاسخ بر آن متمرکز و متوجه شده و براساس قانون جذب نیز‌ توجه ما موجب و موجد شرایط تحقّق پاسخ می‌شود. در زندگی فقط چیزهایی را خواهیم یافت که در کانون توجه ماست و در جست‌وجویشان هستیم. بنابراین چه بخواهیم و چه نخواهیم کانون توجه ما زندگی ما را می‌سازد. یگانه تفاوت بین مردم، کانون توجه آنهاست. اگر می‌خواهیم واقعیت زندگی خود را تغییر دهیم، باید کانون توجه خود را تغییر دهیم و برای تغییر کانون توجه هم باید سؤال‌های متفاوت از خود بپرسیم.
ما هر روز باید صبح که از خواب بیدار می‌شویم این سؤال‌ها را از خود بپرسیم و شب پیش از خواب پاسخ‌هایمان به این سؤال‌ها را جمع‌بندی کنیم؛

۱. شکرگزار چه نعمت‌ها و داشته‌هایی هستم؟
۲. خداوند با هدف عبودیت و کمال من مرا آفریده است؛ من برای تحقق هدف خداوند چه برنامه‌‌ای دارم؟
۳. آیا سبک زندگی‌ام طوری هست که سلامت جسمی، ذهنی و معنوی‌ مرا ارتقاء دهد؟
۴. آیا حلقه ارتباطات اجتماعی من تأثیر مثبتی بر زندگی‌ام دارد؟ (ما میانگین پنج نفری هستیم که بیشترین وقت خود را با آنها سپری می‌کنیم.)
۵. ارزش‌های من (عقاید شخصی و اصول اخلاقی) چه هستند و آیا همواره به آنها وفادارم؟
۶. در یک، پنج، یا ده سال آینده می‌خواهم کجا باشم؟ چرا؟
۷. اگر از چیزی نمی‌ترسیدم چه کار می‌کردم؟ (مبادا حسرت فرصت‌هایی را بخورم که به علّت ترس از دست بدهم.)
۸. اگر در آخرین روز، هفته، ماه یا سال زندگی‌ام باشم، چه کار باید بکنم؟
۹. دوست دارم دیگران پس از مرگم درباره‌ام چه بگویند؟
۱۰. عملکرد و تجربیات امروزم چقدر مرا به خدا نزدیک یا از خدا دور کرده است؟

این‌که هر روز به دنبال پاسخ‌های هر یک از این سؤال‌ها باشیم، کاری ضروری و فوری در مقابل غفلت است، زیرا این سؤال‌ها به ما کمک خواهند کرد تا پاسخ منحصربه‌فردمان را به بزرگ‌ترین معمّای زندگی‌مان کشف کنیم؛ «من کیستم و چه نقشی در نظام هستی دارم؟»
این سؤال‌ها که هر روز منتظر پاسخ ماست، مهم‌ترین فراخوان ما برای داشتن زندگی در مسیر کمال است. این همان زنده بودنی است که تجربه می‌کنیم و اگر این سؤال‌ها را از خود نپرسیم و جستجوگر نباشیم، یعنی تجربه کردن هر روزه‌ی مرگ.
این سؤال‌ها و جواب‌ها برمبنای اصل ارزیابی روزانه با ۱.مشارطه، ۲.مراقبه، ۳.محاسبه و ۴.مشاکره و معاتبه است. 

 

    ۲۲ مرداد ۰۲ ، ۲۱:۳۷

    «شب عاشورا امام حسین علیه‌السلام به یارانش فرمودند: هر کس از شما حق‌الناسی بر گردن دارد، برود. او به جهانیان فهماند که حتی کشته شدن در کربلا هم از بین برنده حق‌الناس نیست. در عجبم از کسانی که هزاران گناه می‌کنند و معتقدند که یک قطره اشک بر مظلومیت حسین، ضامن بهشت آنهاست!» 

    مصطفی چمران

    ۰۸ مرداد ۰۲ ، ۱۵:۵۰

    دو دوتا چهارتایِ اهالی قدرت می‌گوید پیامبر اسلام اگر می‌خواست امر حکومت و سرپرستی سیاسی اجتماعی امت پس از خود از دست علی(ع) خارج نشود، باید از روز بعد غدیر، ایشان را ولیعهد حکومت خود می‌کرد؛ چنانچه بعدها اموی‌ها و عباسی‌ها به حکم ولایت‌عهدی، سلسله‌شان را نگه می‌داشتند.

    این‌که از حکم صریح و مکرّر پیامبر به «وصایت» علی‌(ع) که از روز «انذر عشیرتک الاقربین» تا «غدیر» بوده است، این وصایت (که همان امامت است) «انتقال رسمی قدرت سیاسی» استنباط نشد، دلیل سوء نیّت خواص و وادادگی عوام بود. 

    حقیقت این است که خاندان پیامبر علیهم‌السلام با تصریح به وصایت حضرت علی(ع) و سایر ائمه[۱]، اساساً ولایت‌ عهدی را بدعت در اسلام شمرده‌اند.

    مردم باید حکومت را به امام حق اعطاء کنند[۲]، نه حاکم ولی‌عهدی کسی را بر مردم تحمیل و برای اطاعت اجباری، آنها را ذلیل کند.

    ولایت‌عهدی سازوکاری برای انتقال قدرت در سلسله‌های استبدادی بوده است. ولایت‌عهدی بستری بود که بیعت آزادانه مردم را به «سلطنت موروثی» و «بیعت تشریفاتی» تبدیل می‌کرد. سالها قبل از فوت حاکم، ولی‌عهدی معین و زمینه برای انتقال قدرت به او فراهم می‌شد؛ مخالفین احتمالی خریده یا سرکوب می‌شدند؛ برای ولی‌عهد با زور حاکم مستقر بیعت گرفته می‌شد و مردم در کار انجام شده قرار می‌گرفتند.

    این‌هم که امام رضا علیه‌السلام برخلاف رویه ائمه، بدعت ولایت‌عهدی مأمون را پذیرفت، دلیلی جز تهدیدهای مأمون و ناگزیر بودن حضرت نداشت.

    رشید رضا در تفسیر المنار نقل می‌کند: دانشمندی آلمانی در حضور جمعی از مسلمانان ازجمله بزرگان مکه در استانبول گفت: سزاوار است که ما برای معاویه تندیسی از طلا بسازیم و آن را در یکی از میادین برلین نصب کنیم! پرسیدند: چرا؟ گفت: زیرا معاویه بود که نظام حکومت اسلامی را از مردم‌سالاری به نظام سلطنت موروثی [استبدادی] دگرگون کرد. اگر چنین نشده بود، اکنون اسلام سراسر جهان را فراگرفته بود و ما آلمانی‌ها نیز مسلمان شده بودیم.[۳]

    حال این سخن شیرین‌تر جلوه می‌کند که «عید غدیر، عید دخالت مردم در امر حکومت است».[۴]  

     

    [۱] خطبه ۲ نهج‌البلاغه: فیهم الوصایه و الوراثه

    [۲] حکمت ۲۲ نهج‌البلاغه

    [۳] تفسیر المنار ج۱۱ص۲۶۰

    [۴] رهبر انقلاب  ۷۵/۲/۱۸

     

    محسن قنبریان ۱۴۰۱/۴/۲۶

    ۱۲ مهر ۰۱ ، ۰۹:۵۱

    نخستین دعای انسان آگاه این است که خداوند رئوف و مهربان او را به تحصیل شرایط دعا موفق بدارد که عمده آنها طهارت قلب و انقطاع از همه چیز مخصوصاً بلند کردن سر از خمیدن بر روی خویشتن است.

     

    علامه محمدتقی جعفری (ره) / مقدمه کتاب نیایش امام حسین علیه‌السلام در عرفات

    ۰۳ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۹:۵۲

    ۱ـ دوربین خدا : 

    أَلَمۡ یَعۡلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ یَرَىٰ (علق/۱۴): مگر [آدمی] نمی‌داند که خدا او را می‌بیند؟! 

     

    ۲ـ دوربین پیامبر (ص) : 

    یَـٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰکَ شَٰهِدٗا وَ مُبَشِّرٗا وَ نَذِیرٗا (احزاب/۴۵): ای پیامبر، ما تو را فرستادیم تا شاهد [کارهای مردم] و مژده‌رسان و هشدار دهنده باشی.

     

    ۳ـ دوربین خاندان پیامبر (ع) : 

    وَقُلِ ٱعۡمَلُواْ فَسَیَرَى ٱللَّهُ عَمَلَکُمۡ وَرَسُولُهُۥ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ (توبه/۱۰۵): [ای پیامبر] بگو: هرچه می‌خواهید، بکنید؛ [ولی بدانید] خدا و رسولش و مؤمنان واقعی کارهایتان را می‌بینند. 

     

    ۴ـ دوربین ملائک مقرّب خدا : 

    مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ (ق/۱۸): [آدمی] هیچ سخنی بر زبان نمی‌آورد، مگر آنکه فرشته‌ای نزد او حاضر و آماده [نوشتن] است. 

     

    ۵ـ دوربین شهدا : 

    وَلَا تَقُولُواْ لِمَن یُقۡتَلُ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتُۢۚ بَلۡ أَحۡیَآءٞ وَلَٰکِن لَّا تَشۡعُرُونَ (بقره/۱۵۴): و به آنان که در راه خدا کشته مى‌شوند، مرده نگویید؛ بلکه [در عالم برزخ] زنده‌ [و ناظر شما] هستند، ولى شما درک نمى‌کنید.

     

    ۶ـ دوربین زمین : 

    یَوۡمَئِذٖ تُحَدِّثُ أَخۡبَارَهَا (زلزال/۴): آن روز [قیامت] زمین خبرهاى خود را بازگوید [و بر اعمال انسانها گواهى دهد]. 

     

    ۷ـ دوربین اعضا و جوارح : 

    شَهِدَ عَلَیۡهِمۡ سَمۡعُهُمۡ وَأَبۡصَٰرُهُمۡ وَجُلُودُهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ (فصلت/۲۰): [بدکرداران] گوش و چشم و پوستشان دربارۀ کارهایی که کرده‌اند، برضدّشان شهادت دهند ... وَتُکَلِّمُنَآ أَیۡدِیهِمۡ وَتَشۡهَدُ أَرۡجُلُهُم بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ (یس/۶۵): و دست‌هایشان با ما سخن گویند و پاهایشان به آنچه مرتکب شده‌اند، گواهى دهند. 

     

    برگرفته از سخنرانی استاد مهدی ماندگاری

    ۰۵ آذر ۰۰ ، ۱۷:۱۱

    ۱ـ قدرت‌طلبان (مدعیان «الحق لمن غلب»: حق با کسی است که غالب باشد)

    ۲ـ جاه‌طلبان (تطمیع‌شدگان با وعده و وعید، مثل عُمر سعد و وعده حکومت ری) 

    ۳ـ فرصت‌طلبان (درصدد بهره‌مندی از حکومت یزید یا امام حسین) 

    ۴ـ عافیت‌طلبان (در پی آرامش و آسایش خود)

    ۵ـ عوام‌الناس یا دین‌داران ناآگاه 

    ۱۵ شهریور ۰۰ ، ۱۵:۲۳

    ما در زمان غیبت امام عصر (عج) مکلّف بر اعمال خاصّی نیستیم برای این که ایشان را ببینیم و اساساً حکمت الهی بر این است که دوازدهمین امام (علیه‌السلام) از نظرها غائب باشد تا زمانی ‌که جز خدا کسی از مدّت آن آگاه نیست. 

    البتّه زیارت امام، شرافت و سعادت بزرگی است، ولی ملاک تقرّب، معرفت به حقّ او و پیروی تامّ از او است. 

    وظیفه‌ شیعه در زمان غیبت امام، این است که آن حضرت را به عنوان امام مَفروُض‌الطّاعهْْ بشناسد و با تقوای الهی و عمل به آنچه مورد پسند امام است، آماده و منتظر خدمت در هنگام ظهورش باشد. 
    چه بسیار انسان‌هایی که در محضر پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله) و امامان معصوم (علیهم‌السلام) هیچ بهره‌ای از همنشینی با آنها نبردند؛ از طرفی هم عارفان و صالحانی که در عمر خویش امام را ندیدند، ولی به درجات عالیه‌ای از قرب خدا رسیدند که پیامبر و امام معصوم مشتاق دیدار آنها شدند. همچون اویس قرنی در زمان پیامبر و مقدس اردبیلی در زمان غیبت امام عصر. 

     

    برگرفته از سخنان آیت‌الله سیدمحمد ضیاءآبادی

    ۰۴ اسفند ۹۹ ، ۰۹:۵۸

    باسواد کسی است که بتواند از قِبَل خوانده‌ها و آموخته‌هایش تغییری در زندگی خود و دیگران ایجاد کند.

    ۲۹ بهمن ۹۹ ، ۱۷:۰۰

    «روشنفکران ما از بعد از شهریور ۱۳۲۰ روز‌به‌روز در این اندیشه راسخ‌تر می‌شوند که ایرانی خود هرگز به صلاح وضع خویشتن قادر نیست و باید مثل مهرهٔ شطرنج منتظر باشد تا بازیگری درباره‌اش تصمیم بگیرد.

    همیشه به ما چنین تلقین شده که منتظر باشیم تا حزب محافظه‌کار در انگلستان روی کار خواهد آمد یا حزب کارگر، در آمریکا دمکرات‌ها برنده خواهند شد یا جمهوری‌خواهان و آنگاه منتظر بمانیم که سیاست آن حزب دربارهٔ «خاورمیانه» و «خلیج فارس» چه خواهد بود و دربارهٔ ما چه تصمیمی می‌گیرد.
    ‌این اندیشه حیثیتِ تاریخی ما را تباه کرده و قصه از همین‌‌جا شروع می‌شود.»

     

    از کتاب «با چراغ و آینه»، محمدرضا شفیعی کدکنی

    ۱۷ آبان ۹۹ ، ۱۸:۳۳

    در عصر حاضر زندگی بدون رسانه اصلاً قابل تصور نیست. رسانه‌ها زندگی ما را کاملاً احاطه کرده‌اند و نقش پررنگی در زندگی ما دارند. در همه جای دنیا رسانه‌ها یکی از ارکان اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی هستند. در این میان شبکه‌های اجتماعی زمینه‌ساز ارتباطات بدون مرز شده‌اند و به تبع آن تأثیرات شبکه‌های اجتماعی بر زندگی افراد بسیار گسترده است. هر فناوری از جمله شبکه‌های اجتماعی یک وجه مثبت و یک وجه منفی دارد. 

     

    دستاوردهای مثبت :

    + امکان اشتراک علایق با افراد در سراسر جهان،

    + آشنایی با نظرات و سلایق گوناگون،

    + بسترسازی برای مشارکت‌ و پویش‌های اجتماعی حول محورهای گوناگون،

    + انتشار آزادانۀ اخبار و اطلاعات (که البته تبعات منفی نیز دارد؛ اما به مرور زمان تفکر انتقادی و قدرت تحلیل افراد را رشد می‌دهد و در نهایت باعث تقویت خرد جمعی می‌شود)،

    + ایجاد تحرک اجتماعی،

    + افزایش صمیمیت بین انسان‌ها،

    + امکان تولید محتوا توسط همگان،

    + بسترسازی برای تبلیغات به‌خصوص برای کارآفرینان و ...

     

    کارکردهای منفی :

    - مخاطب را به سمت سطحی شدن سوق می‌دهند، 

    انتشار شایعات و اخبار کذب (که تا حدی با افزایش سواد رسانه‌ای قابل مدیریت است)،

    - نقض حریم خصوصی افراد،

    - انزوا و دوری از محیط‌ها و نزدیکان حقیقی،

    - ذائقه سازی و ترغیب به مصرف‌گرایی، 

    - القاء روحیه منفعت طلبی بین انسان‌ها، 

    - ایجاد تأثیرات منفی رفتاری (مثل ادبیات خاص فضای مجازی، شکل حضور خاص افراد در این فضا که ممکن است با شخصیت حقیقی خود فرد متفاوت باشد و به ازخودبیگانگی منجر شود و غیره) و ...

     

    تکمیل شود ..........

     

     

    ۲۸ مهر ۹۹ ، ۱۰:۵۱

    چشم‌ها از هیبت چشمم به پیچ و تاب بود 

                         محو چشمم چشم‌ها و چشم من بر آب بود 

    چشم گفتم چشم دادم چشم پوشیدم زآب 

                         من سـراپا چشم و چشمم جانب ارباب بود 

    شعر بداهه «ژولیده نیشابوری» در وصف حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام 

    ۱۹ مهر ۹۹ ، ۱۳:۱۴

    قانون موفقیت در زندگی، قانون تغییر است، نه تقدیر. 

    هرگز نمی‌توانید زندگی‌تان را تغییر دهید، مگر اینکه عادت‌های روزانه‌تان را تغییر دهید. 

    تبدیل اهداف بزرگ به گام‌های کوچک و تبدیل گام‌های کوچک به عادات روزانه، شما را در مسیر موفقیت و تحقق اهدافتان قرار می‌دهد. 

     

    موفقیت = اهداف بزرگ > گام‌های کوچک > عادات روزانه

     

    شهریار مرزبان

    ۲۶ شهریور ۹۹ ، ۰۹:۲۱

    اول ـ انگیزه دینی : حفظ و اقامه دین و سنّت پیامبر (ص)

    دوم ـ انگیزه اجتماعی : اصلاح انحرافات در جامعه 

    سوم ـ انگیزه فرهنگی : جهل زدایی از جامعه 

    چهارم ـ انگیزه سیاسی : شناساندن ضرورت امام به جامعه 

    پنجم ـ انگیزه شخصی : معرفی خود امام به جامعه 

     

    خلاصه سخنرانی حجت‌الاسلام دکتر ناصر رفیعی

    ۰۴ شهریور ۹۹ ، ۱۹:۲۹

    همه ما احتمالاً با این اصطلاح آشنا هستیم که می‌گوید «وقت طلاست». عمر انسان محدود است و اگر بخواهیم دوران کودکی و نوجوانی و البته سالمندی را از آن کم کنیم، متوجه خواهیم شد که فرصت ما برای ساختن یک زندگی خوب و موفق چندان هم زیاد نیست. به عبارت بهتر ما باید زندگی خود را در قالب این زمان به نحوی تنظیم کنیم که زندگی موفق و خوبی داشته باشیم و به اصطلاح عمرمان را هدر ندهیم. زمان چیزی نیست که بتوان آن را نگه داشت یا پس انداز کرد. تصور کنید زمان را همان طلا در نظر بگیریم که هر روز صبح به اندازه ۱۴۴۰ واحد (به اندازه دقیقه‌های یک شبانه روز) به ما پرداخت می‌شود و از ما می‌خواهند که ضرف ۲۴ ساعت آن را خرج کنیم، در حالی که امکان پس انداز کردن آن را نداریم. شما این میزان طلا را چگونه خرج خواهید کرد؟ آیا اجازه می‌دهید این سرمایه ارزشمند به سادگی از دست شما برود؟ اگر علاقمند هستید تا از این مهمترین سرمایه زندگی خود به نحو بهتری استفاده کنید، این مطلب می‌تواند راهنمایی‌های ارزشمندی برای شما داشته باشد.


    مدیریت زمان به چه معناست؟

    همه ما وقتی واژه مدیریت کردن زمان را می‌شنویم، می‌دانیم صحبت از استفاده بهتر از زمان به میان می‌آید. در واقع یا به دنبال این هستیم که چطور از زمانی که در اختیار داریم بیشترین استفاده را بکنیم و کمتر عمرمان را تلف کنیم. یا اینکه چطور به همه‌ی کار‌های خودمان در زمان مشخصی که میخواهیم برسیم. در حقیقت افراد به علت اینکه نمی‌توانند کار‌های خود را طبق برنامه پیش ببرند، به فکر پیدا کردن این مهارت می‌افتند. مدیریت زمان، فرایند برنامه ریزی و سازماندهی کار‌ها یا رویداد‌ها است. به عبارتی دیگر، نوعی اعمال کنترل آگاهانه بر میزان زمان صرف شده برای فعالیت‌های خاص، به ویژه با هدف افزایش اثربخشی، کارایی یا بهره‌وری است. اگر بخواهیم از تعاریف پیچیده و غیرقابل درک دوری کنیم و یک تعریف ساده و کامل در مورد مدیریت زمان داشته باشیم، می‌توانیم اینگونه بگویییم که مدیریت زمان یعنی استفاده درست و بجا از زمانی که در اختیار داریم، آن هم در جای درست و یا باز هم به طور خلاصه تر؛ کار درست در زمان درست. مدیریت زمان علاوه بر زندگی کاری، زندگی شخصی و تحصیلی ما را نیز در دنیای مدرن امروز، می‌تواند تحت تاثیر قرار دهد به گونه‌ای که حتی عده‌ای معتقد هستند مدیریت زمان خوب، مساوی است با تعادل زندگی کاری و زندگی شخصی.


    آیا می‌توان زمان را مدیریت کرد؟

    بعضی افراد مدیریت زمان را امری محال و غیر ممکن می‌دانند. طرفداران این تفکر معتقدند این نکته، نگران کننده و در عین حال منطقی است که نمی‌توان زمان را مدیریت کرد. اگر چه بحث زمان در مدیریت زمان به دفعات مطرح می‌شود، با وجود این زمان تنها یک عامل ثانویه در مدیریت زمان به شمار می‌آید، زیرا که عامل اساسی در مدیریت زمان واقعی باید اولویت‌های شخصی ما باشد، افراد بر اساس محیطی که در آن رشد کرده و تربیت شده اند، یک چرخه بهره وری دارند و در ساعاتی از روز از بیشترین راندمان کاری برخوردارند و ما باید این ساعات را برای خود مشخص کنیم. انسان برای نیل به اهداف شخصی و حرفه‌ای خود و برای استفاده مطلوب از زمان باید برنامه ریزی راهبردی و بلند مدت داشته باشد. پدیده دیگری که در بحث مدیریت زمان مطرح است و مانع مدیریت صحیح می‌شود دفع الوقت کردن و شایع‌ترین حالت آن تعلل در انجام کار است، علت این امر تقلید از دیگران است. تعلل، ناشی از عدم آگاهی نیست، بلکه نوعی اختلال رفتاری محسوب می‌شود. فعالیت‌هایی که انجام می‌دهیم مانند یک زنجیر به هم متصل اند و بر یکدیگر اثر می‌گذارند. اگر برنامه اول را نتوانیم انجام دهیم، برنامه‌های بعدی هم تحت تاثیر قرار می‌گیرند و مانند برنامه اول پیش می‌روند. مطالعات نشان می‌دهد دشوارترین مرحله برای انجام کار‌های جدید آغاز آن است.

    چرا زمان و مدیریت آن مهم است؟

    توانایی شما در مدیریت کردن زمان در کنار بسیاری از عوامل دیگر به شما به عنوان مدیر کمک می‌کند تا موفقیت یا شکست خود را رقم بزنید. زمان یک منبع لازم و ضروری برای دست یافتن به هدف است. زمان گرانبهاترین دارایی شماست. نمی‌توانید آن را ذخیره و یا پس‌انداز بکنید و، چون از دست رفت، نمی‌توانید آن را از نو ایجاد کنید. هر کاری که بکنید، نیازمند زمان است و هر چه بهتر از زمان خود استفاده کنید، دستاورد بیشتری نصیب می‌برید و پاداشی بیشتر به شما تعلق می‌گیرد. آن میزان کنترلی که از زمان در زندگی خود دارید تعیین‌کننده اصلی میزان آرامش درونی، هماهنگی و حال خوش ذهن و روان شماست. احساس نداشتن کنترل بر زمان منبع اصلی استرس، اضطراب و افسردگی است. هرچه بهتر بتوانید حوادث مهم و تعیین‌کننده زندگیتان را کنترل کنید، در لحظات زندگی احساس بهتر پیدا می‌کنید، انرژی بیشتر خواهید داشت، بهتر خواهید خوابید و کاری بیشتر صورت می‌دهید.


    مدیریت زمان چه فوایدی دارد؟

    مدیریت زمان علاوه بر اینکه ما را به سوی بهره‌وری بیشتر از این منبع محدود هدایت می‌کند، فواید دیگری نیز دارد که دانستن آن‌ها انگیزه ما را در استفاده از این تکنیک کا‌رآمد، بالا می‌برد. این مزایا و فواید عبارتند از:

    ۱. تنظیم، اداره و صرفه جویی در زمان: وجود برنامه‌ی زمان‌بندی برای کار‌ها و فعالیت‌های روزانه قطعا موجب می‌شود که ما هم زمان‎مان را اداره و مدیریت کنیم، به‌اصطلاح تحت کنترل داشته باشیم و نتیجتا منجر به صرفه‌جویی در وقت می‌شود که این زمان به دست آمده خود نیز موجب می‌شود بتوانیم به کار‌های دیگری بپردازیم و ما توانسته‌ایم حداکثر کار‌ها در یک بازه زمانی انجام دهیم.

    ۲. کاهش استرس: داشتن برنامه و زمانبندی برای خرج کردن زمانتان، به شما کمک می‌کند تا از نگرانی در مورد انجام به موقع کار‌ها رها شوید.

    ۳. ایجاد آمادگی و توانمندی برای انجام کارها: وقتی‌که از مدیریت زمان به‌خوبی استفاده کنید و برنامه زمان‌بندی برای انجام کار‌ها داشته باشید می‌دانید که در روز و یا روز‌های این ده دقیقه چه‌کار‌هایی را باید انجام دهید و برای انجام کار‌ها آمادگی‌ها و توانمندی‌های لازم را کسب خواهید کرد و با یک آمادگی همه‌جانبه و تمام و کمال برای انجام و اجرایی کردن کار‌ها پیش خواهید رفت و این آمادگی و توانمند بودن به شما آرامش و اعتمادبه‌نفس و موفقیت عطا خواهد کرد.

    ۴. انجام کار‌ها در زمان تعیین‌شده و کاهش حجم فعالیت‌های کاری: از فواید و مزایای مدیریت زمان می‌توان به انجام کار‌ها در مهلت معین‌شده برای آن کار و برخورداری از کاهش حجم فعالیت‌های کاری و روزانه اشاره کرد، با توجه برنامه‌ریزی زمانی هر کاری را در زمان و وقت مختص به خودش پیگیری و اجرایی می‌کنیم و از به وجود آمدن حجم زیادی از کار‌های انجام نشده و به تعویق و تأخیر افتاده که می‌تواند به شکل زنجیروار به کار‌ها و فعالیت‌های ما متصل شود و کلیه فعالیت‌های ما را تحت‌الشعاع خود قرار دهد جلوگیری می‌کند و باعث می‌شود هر کاری در بازه زمانی خودش با آمادگی قبلی انجام شود که این رویه باعث می‌شود درمجموع فعالیت‌های کاری و روزانه ما بدون تلنبار شدن به‌پیش برود و شاهد رشد روزافزون حجم کار‌ها و فعالیت‌های انجام نشده نخواهیم بود. زمانی که هر کاری در ساعت خودش انجام شود یک سبکی و چابکی را به ما و کار‌های ما و زندگی ما می‌دهد.

    ۵. نظارت و آگاهی داشتن بر فعالیت‌ها: وجود برنامه زمانی به ما این امکان را می‌دهد که توان نظارتی بهتر و بیشتری را روی کار‌هایی که باید انجام دهیم به ما می‌دهد، یعنی ما می‌توانیم با نظارت و ارزیابی خود از کار‌ها آن‌ها را اولویت‌بندی و تقسیم‌بندی کنیم و همچنین کار‌های انجام‌شده یا کار‌هایی که باید انجام دهیم را بررسی و نظارت کنیم و هم‌چنین آگاهی تمام و کمال و صددرصدی از کار‌ها و فعالیت‌های انجام‌شده و یا کار‌ها و فعالیت‌هایی که باید انجام شود خواهیم داشت و با آگاهی از کار‌ها و فعالیت‌ها تشخیص می‌دهیم که چه کاری در چه زمانی با چه کیفیت و کمیتی انجام دهیم.

    ۶. ایجاد اثربخشی و بهره‌وری در کارها: بهره‌وری عبارت است از کارایی به‎علاوه اثربخشی، وقتی‌که از برنامه زمانی استفاده کنیم قطعا و حتما تبدیل به افرادی بهره‌ور می‌شویم در انجام کار‌ها بازدهی کار ما بیشتر خواهد بود. به‌صورت اثربخش عمل خواهیم کرد و برای رسیدن به اهداف مدنظر، راه را آسان و سریع خواهد کرد. حرکت پرشتاب به سمت اهداف خواهیم داشت و به‌هیچ‌وجه دچار وقفه در عملکرد نخواهیم شد.

    ۷. جلوگیری از ایجاد سردرگمی، پشیمانی، حسرت و تعلل در کارها: نمی‌شود گفت که باوجود برنامه‌ریزی جامع برای فعالیت‌ها و هدفمند بودن در کار‌ها و زندگی ما دچار ناامیدی و پشیمانی و حسرت و اتلاف در وقت و تعلل در کار‌ها خواهیم شد. ما می‌توانیم به‌راحتی و به‌درستی با یک برنامه جامع زمانی از کار‌ها جلوی اتلاف وقت و هزینه را بگیریم مانع از تلنبار شدن کار‌های انجام‌نشده شویم که در انتها برای حسرت و پشیمانی شکست به بار خواهد آورد. یعنی برنامه زمانی کار‌ها ما را اتوماتیک وار مصون می‌کند بروز پشیمانی و حسرت وقفه در کار‌ها و ما روی روال معین و مشخصی کار‌ها به نحو احسن و به شکل شایسته انجام خواهیم داد.

    ۸. به دست آوردن فرصت‌های بیشتر: شما با مدیریت زمان، وقت کمتری را در فعالیت‌های بی‌اهمیت به هدر می‌دهید، در نتیجه فرصت بیشتری در اختیار دارید.

    چگونه می‌توانیم زمان خود را مدیریت کنیم؟

    حال که با فواید و اهمیت این ابزار قدرتمند آشنا شدیم باید ببینیم که چگونه می‌توانیم بوسیله آن زمان را مهار کنیم و به خدمت خود درآوریم. مدیریت زمان نیز مانند هر مهارت دیگری شیوه‌ها و روش‌های مخصوص به خود را دارد که قابل یادگیری است؛ بنابراین در ادامه، این تکنینک‌های طلایی و مهم را شرح می‌دهیم تا با تمرین و تکرار بتوانید برای همیشه از شر سردرگمی و کمبود وقت خلاص شوید.

    ۱. زمان خود را ممیزی کنید

    نخستین گام در مدیریت زمان این است که بدانید واقعا برای هر کاری که در طول روز یا هفته انجام می‌دهید، چقدر زمان صرف می‌کنید مثلا ممکن است فکر کنید تنها ۱۵ دقیقه از زمانتان، صرف چک‌کردن ایمیل یا اینستاگرام می‌شود، اما در واقعیت اینطور نیست و شما شاید بیش از یک ساعت زمان هزینه کنید بدون آن‌که بدانید. آسان‌ترین راه برای پیگیری وقت خود، استفاده از اپلیکیشن‌هایی مانند «رسکیو تایم» (Rescue Time)، «تاگل» (Toggl) یا کلندر است. بدین‌صورت که کار‌های یک هفته خود را به همراه زمانی که صرف آن کرده اید، یادداشت کنید، سپس بر اساس گزارش این برنامه‌ها، می‌توانید بفهمید چه چیزی وقت شما را سرقت می‌کنند.

    ۲. برنامه‌ریزی کنید

    برنامه‌ریزی، به سازماندهی درست کار‌ها کمک می‌کند و دید کلی در مورد کار‌هایی که باید انجام دهید، به شما می‌دهد؛ بنابراین برای انجام کار‌های روزانه، هفتگی یا ماهانه خود برنامه‌ریزی کنید. برخی از روش‌های مفید برای برنامه‌ریزی و سازماندهی کار‌ها به شرح زیر است:

    ــ تهیه «لیست انجام کار‌ها»
    ــ استفاده از تقویم و سازمان دهنده‌های شخصی
    ــ یادداشت کردن
    ــ استفاده از اپلیکیشن‌ها، برنامه‌ها و ابزار‌هایی مانند «نوزبه» (Nozbe)، «اورنوت» (Evernote)، «تودوئیست» (Todoist) و غیره.

    ۳. تعیین اولویت‌ها

    مطمئن شوید که مهم‌ترین وظایف شما در کارتان و اساسی‌ترین اهدافتان در زندگی و روابط‌تان چیست. طبق اصل «پارتو» (Pareto) یا قانون ۲۰/۸۰، ۸۰ درصد از نتایج شما از ۲۰ درصد اقدامات شما حاصل می‌شود. همچنین، مارک تواین، نویسنده آمریکایی می‌گوید: «اگر وظیفه شما خوردن یک قورباغه است، بهتر است این کار را ابتدا در صبح انجام دهید و اگر این کار شماست که دو قورباغه بخورید، بهتر است ابتدا بزرگترین آن‌ها را بخورید»؛ بنابراین اطمینان حاصل کنید که وظایف خود را بر اساس اهدافتان، الویت‌بندی کرده‌اید. اگر کار‌های مهم خود را نتوانید انجام دهید، مهم نیست که چقدر کار کم اهمیت کرده‌اید، در هر صورت شما زمان خود را به هدر داده‌اید.

    ۴. زمان بهره‌وری خود را پیدا کنید

    بعضی از افراد سحر‌خیر هستند، در حالیکه برخی دیگر مانند جغد شب‌ها بیدارند. هر فردی در زمان و ساعات خاصی، بهره‌وری بالایی دارد و می‌تواند کار‌های خود را به بهترین نحو انجام دهد این زمان، لزوما با زمان بهره‌وری سایر افراد، دوستان و حتی خویشاوندانش یکسان نیست. بنابراین، اگر در ساعات اولیه صبح، کارآمدتر هستید، صبح زود برخیزید و شروع به کار کنید. همچنین، اگر ترجیح می‌دهید در شب کار کنید، تا اواخر شب بیدار بمانید، فقط و فقط یادتان باشد هرگز خود را مجبور نکنید که عادت‌هایتان را تغییر دهید تنها به این دلیل که گفته‌اند بدن انسان در فلان زمان‌های شبانه روز، بهره‌وری بالایی دارد.

    ۵. وقت‌کشی نکنید

    عوامل گوناگونی می‌تواند باعث شود که ما زمان‎مان را از دست بدهیم. یعنی به کار‌های غیرضروری و بی‌اهمیت مشغول شویم و وقت خود را به‌درستی و موثر استفاده نکنیم و درگیر کار‌هایی شویم که از فعالیت‌های اصلی و مهم بازمانیم و ما را در مدیریت زمان و انجام کار‌ها و فعالیت‌ها ناکام بگذارد. موارد اتلاف زمان عبارت‌اند از: تلفن، استرس، بی‌نظمی، بی‌برنامگی، آشفتگی و پریشانی، ملاقات ناگهانی و بدون هماهنگی، بیماری، بی‌توجهی نسبت به زمان. این‎ها ازجمله عواملی هستند که ما را در مدیریت زمان و انجام کار‌ها و فعالیت‌ها با مشکل و مانع روبرو می‌کند.

    ۶. نه گفتن را یاد بگیرید

    همیشه مواقعی پیش می‌آید که اطرافیانمان از ما می‌خواهند که زمان خود را در اختیار آن‌ها قرار دهیم و درخواست هایشان را انجام دهیم، در چنین مواقعی اول باید درخواست آن شخص را بررسی نمایید و ضرورت بله گفتن به آن درخواست را بسنجید، مواردی هستند که انجام آن‌ها خوب است، اما انجام ندادنشان عواقبی در پی ندارد بنابراین باید از بله گفتن به چنین درخواست‌هایی که در مدیریت زمان نقش مهمی دارند اجتناب کنید و با گفتن نه زمان بیشتری را برای کار‌های مهمتر خود بخرید.

    ۷. استراحت منظم داشته باشید

    کار مداوم می‌تواند به شما آسیب جسمی و ذهنی بزند، بنابراین لازم است استراحت منظم را در برنامه‌ریزی خود داشته باشید تا مغز شما دوباره بهره‌وری خود را به دست آورد. برای این کار می‌توانید از تکنیک «پومودورو» (pomodoro) استفاده کنید یعنی بعد از مدتی کار، به خودتان استراحت اجباری بدهید مثلا پیاده‌روی کنید، یک فصل از کتاب مورد علاقه خود را بخوانید یا یک فنجان قهوه بنوشید بدین ترتیب، مدیریت وقت خود را بهتر کرده‌اید، همچنین این استراحت اجباری، باعث افزایش چشمگیر بهره‌وری شما می‌شود.

    ۸. از سیستم 4D استفاده کنید

    طبق این سیستم شما می‌توانید کار‌های خود را براساس روش ذیل دسته‌بندی کنید:


    ــ کار‌هایی که باید حذف کنید (Delete it): با در نظر‌گرفتن عواقب انجام ندادن کار‌ها و طبق قانون ۲۰/۸۰، شاید نیاز نباشد برخی از کار‌ها و فعالیت‌ها انجام شوند و بتوانید آن‌ها را از لیست کار‌های روزانه‌تان حذف کنید.
    ــ کار‌هایی که باید واگذار کنید (Delegate it): همیشه این سوال را از خود بپرسید آیا این کاری که می‌خواهید انجام دهید الویت بالایی دارد و جزو وظایف و مسئولیت‌های اصلی شماست یا می‌توانید آن را به فرد دیگری واگذار کنید؟
    ــ کار‌هایی که باید همین حالا انجام دهید (Do it now): برخی کار‌ها بسیار مهم هستند و الویت بالاتری دارند. به تعویق انداختن این کارها، نه تنها ذهنتان را درگیر می‌کند، بلکه اضطراب و استرستان را نیز افزایش می‌دهد، بنابراین همین حالا انجامشان دهید.
    ــ کار‌هایی که باید به تعویق بیاندازید (Defer it): کار‌هایی هستند که برای انجامشان به زمان بیشتری نیاز دارید همچنین الویت بالایی هم ندارند، بنابراین به راحتی این کار‌ها را به زمان دیگری موکول کنید و ذهنتان را درگیر آن‌ها نکنید.

    ۹. طبقه بندی کار‌ها به روش «شیشه»

    در این روش کار‌های شما به سه دسته سنگ‌ها، سنگریزه‌ها و شن‌ها تقسیم می‌شوند و زمان در دسترس‌تان، یک شیشه است:


    ــ سنگ‌ها: پروژه‌ها و کار‌های استراتژیک و بسیار مهم شما هستند.
    ــ سنگریزه‌ها: پروژه‌ها و کار‌هایی که مهم هستند، اما مهم‌ترین و با الویت بالا نیستند.
    ــ شن‌ها: کار‌های کوچک و کم‌اهمیت هستند.

    شما لازم است ابتدا شیشه زمانتان را با سنگ‌ها پر کنید. اگر مرتبا زمانتان را به چیز‌های کوچک (شن و سنگریزه) و نه موارد مهم و استراتژیک (سنگ ها) اختصاص دهید، شیشه شما به سرعت پر خواهد شد و دیگر جایی برای سنگ‌ها نمی‌ماند.

    ۱۰. چندکاره نباشید

    بسیاری از افراد تصور می‌کنند مالتی تسک بودن یا انجام همزمان چند وظیفه می‌تواند منجر به مدیریت زمان هوشمندانه شود، در حالیکه، تمرکز روی چندین کار به طور همزمان باعث می‌شود شما خروجی کمتری داشته باشید. بنابراین، به طور کامل روی یک کار متمرکز شوید. توجه و تمرکز بر روی یک کار، علاوه برافزایش سرعت انجام کار، به شما این امکان را می‌دهد تا از وقت خود نهایت استفاده را ببرید.

     

    باور‌های غلط در مدیریت زمان

    ۱. تمامی کار‌ها را خودمان انجام دهیم

    مدیریت زمان و داشتن برنامه فعالیت زمانی برای انجام کار‌های روزمره و رسیدن به اهداف به معنی انجام صد در صد کار‌ها به‌وسیله خودمان نیست. زیرا که اصلا این کار شدنی نیست و قطعا ما در کار‌ها و فعالیت‌ها و زندگی خود نیاز به همراهی و همکاری دیگران داریم، نیاز به کار گروهی و انجام مشارکتی کار‌ها را داریم. ما موجودی اجتماعی هستیم و برای انجام کار‌ها و رسیدن به مقاصدمان نیاز به کمک و همکاری و همراهی دیگران داریم و یا اینکه بعضی از موارد لازم نیست شخصا توسط ما انجام پذیرد و اموری است که به فرد دیگری باید محول شود.

    ۲. تمام‌کار‌ها را در حداقل زمان انجام دهیم

    نباید این‌گونه برداشت شود که برنامه فعالیت زمانی یعنی ما همه کار‌ها را در کمترین زمان ممکن انجام دهیم، هر کاری باید در زمان متناسب و کافی و مختص به خودش انجام شود و نباید کیفیت کار را دچار صدمه و لطمه کرد. به‎عبارت دیگر نباید کیفیت در کار‌ها و درست کار کردن را فدای سرعت و کمیت کنیم.

    ۳. مدیریت زمان به معنای اجبار نیست

    شاید خیلی‌ها این باور غلط را دارند که مدیریت زمان یعنی اجبار برای انجام کار‌ها و اراده و اختیار و آزادی ما را سلب می‌کند و ما را، چون برده‌ای در اختیار خود قرار می‌دهد، ولی به‌هیچ‌وجه این‌چنین نیست. باوجود مدیریت زمان ما دارای آزادی و اختیار و وقت آزاد و آرامش هستیم.

    معرفی چند نرم افزار‌ مدیریت زمان و برنامه ریزی

    یکی از بهترین راهکار‌های مدیریت زمان استفاده از تکنولوژی صحیح و به روز است. مدیریت زمان با بهره بردن از ابزار‌های فراوانی که در حوزه تکنولوژی وجود دارد بسیار کارآمد و مؤثر است و راندمان شما را بسیار افزایش می‌دهد، در این مقاله نیز نرم افزار‌ها و تکنولوژی‌هایی که در حوزه مدیریت زمان وجود دارد را به شما معرفی می‌کنیم، برای استفاده درست از زمان خودتان می‌توانید از نرم افزار‌های زیر استفاده کنید:

    ۱. واندرلیست wunderlist یکی از نرم افزار‌های مدیریت زمان و عملکرد است.
    ۲. نرم افزار تودویست todoist یکی دیگر از نرم افزار‌های مدیریت زمان و پروژه است.
    ۳. تریلو trello شاید همان نرم افزار مدیریت زمان و عملکرد ایده آل شما باشد.
    ۴. تسکولو نرم افزار مدیریت پروژه با امکان چت آنلاین.
    ۵. وان نوت onenote نیز یک نرم افزار یادداشت برداری در دسترس برای همگان است.
    ۶. نرم افزار مدیریت زمان کوالیتی تایم QualityTime.

    البته شما نیز می‌توانید با کمک یک دفترچه یادداشت یا سررسید کوچکی که همیشه همراهتان است کارهایتان را مدیریت کنید. کار‌های روزانه و هفتگی خود را در دفترچه تان بنویسید و با کمک آلارم گوشی موبایلتان مدیریت زمان بهتری داشته باشید، شما میتوانید یادآوری‌هایی را در گوشی موبایل خود تنظیم کنید تا در زمان‌های موردنظرتان کارهایتان را به شما یادآوری کند.

     

    ............. خلاصه شود ..................

     

    ۲۷ تیر ۹۹ ، ۱۵:۵۰

    بسیاری از افراد بر این عقیده هستند که ازدواج مهمترین اتفاق زندگی هر شخص به شمار می‌رود، بنابراین انتخاب همسر نیز بواسطه این اهمیت، یکی از حساس‌ترین انتخاب‌های زندگی به شمار می‌رود که می‌تواند به طور کامل زندگی فرد را دگرگون کند. همین امر سبب شده است تا اهمیت انتخاب همسر و ملاک‌های این انتخاب، یکی از دغدغه‌های مهم افراد در دوران پیش از ازدواج باشد.

    در واقع با انتخاب همسر، تمام تبعات و مسئولیت پیشامد‌های آن بر عهده می‌گیریم و این امر ممکن است در ابتدای امر برای بسیار از جوانان دلهره آور باشد که مبادا انتخاب درست باعث تباه شدن آینده آن‌ها شود.

    اگر قصد ازدواج دارید و می‌خواهید همسر آینده خود را انتخاب کنید، اما نمی‌دانید چگونه این کار را بکنید و یا بر اساس چه ملاک‌هایی همسر آینده خود را انتخاب کنید، این مطلب به شما کمک خواهد کرد تا دید بازتری به موضوع داشته باشید و تا حد امکان با آگاهی دست به انتخاب بزنید.

     

    مراحل مقدماتی انتخاب همسر

    همان گونه که اشاره شد انتخاب همسر برای افراد، به ویژه جوانان کار ساده‌ای نیست چرا که این افراد اغلب به آنچه که می‌بینند توجه دارند و پیچیدگی‌هایی همچون مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی جنسیت را شناسایی نمی‌کنند؛ بنابراین باید بتوان تا حد امکان به شناخت کافی در این مسائل دست یافت تا بتوان ریسک یک ازدواج ناموفق را کاهش داد. برای رسیدن به چنین شناختی هم راه‌های مختلفی وجود دارد، اما به طور ساده می‌توان از الگوی چند مرحله‌ای ذیل استفاده کرد؛

     

    ۱. خودشناسی

    از خودتان بپرسید که هدفتان از ازدواج چیست؟ این پرسش در گام اول به شما کمک می‌کند تا خودتان را بشناسید و هدفتان از ازدواج را مشخص کنید. آیا صرفاً مسائلی همچون موقعیت مالی، زیبایی و یا احساس رهایی و استقلال است که شما را به سمت ازدواج سوق می‌دهد؟ آیا به یک باره مسحور جذابیت فردی شدید و تصمیم به ازدواج گرفته اید؟ برای پاسخ به این سوالات در ابتدا باید به خوبی خود و خواسته هایتان را بشناسید تا درکی درست از وضعیت پیش رو داشته باشید.

     

    ۲. موقعیت شناسی

    انسان‌ها در موقعیت‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مواردی از این دست هستند و این موقعیت ها، از فرد به فردی دیگر متفاوت است. اگر چه نمی‌توان این را یک اصل مطلق پنداشت، اما تجربه نشان داده است که دو فرد در موقعیت‌های مشابه درک بهتری از یک دیگر دارند و تضاد کمتری را نشان می‌دهند؛ بنابراین همسر آینده خود را بر اساس خواسته‌ها و موقعیت فعلی خود تصور کنید. کسی که خواهان زندگی با یک فرد تحصیل کرده و هنردوست است، بهتر است خود نیز تحصیل کرده و هنر دوست باشد.

     

    ۳. تعیین معیارها

    یکی از مهمترین کار‌هایی که می‌توانید انجام دهید این است که برای همسریابی معیار‌های اولیه‌ای را انتخاب کنید و سعی کنید این معیار‌ها را در گزینه‌های خود به آزمایش بکشید. توجه داشته باشید که این معیار‌ها اولیه هستند و نباید بسیار غیر منعطف انتخاب شوند چرا که ممکن است هیچگاه فردی را با معیار‌های غیر منعطف و سخت خود پیدا نکنید. رایجترین معیار‌ها تفاوت سن، تفاوت قد، تفاوت ظاهر، تفاوت تحصیلات، تفاوت طبقاتی، تفاوت قومی، تفاوت زبانی و در نهایت تفاوت دینی هستند که شما می‌توانید آن‌هایی را که برای شما بسیار اهمیت دارند را شناسایی کنید و در مورد گزینه‌های خود به آزمایش بکشید.

     

    ۴. اجتماعی بودن

    اگر فردی غیر اجتماعی و منزوی هستید، کار سختی برای انتخاب همسر آینده خود خواهید داشت. اجتماعی بودن به شما کمک می‌کند تا دایره وسیع تری از انتخاب‌ها در پیش روی شما باشد و این امر نیز احتمالاً شانس موفقیت شما در انتخاب همسر مناسب را بالاتر می‌برد. در محیط‌هایی همچون دانشگاه، محل کار، فعالیت‌های داوطلبانه یا خانوادگی و دوستانه، حضور اجتماعی خود را جدی‌تر کنید و از محدود کردن دایره اطرافیان خودداری کنید. برای مثال اگر شما علاقمند هستید با فردی دوستدار محیط زیست ازدواج کنید، می‌توانید به گروه‌ها و انجمن‌های این چنینی بپیوندید و با افرادی که عضو آن هستند آشنا شوید.

     

    ۵. درگیر ظواهر نشوید

    بسیار دیده می‌شود که فردی به قصد ازدواج با فرد دیگری دوست می‌شود و یا بعد از خواستگاری و به منظور آشنایی بیشتر، رفت و آمد‌های دوستانه‌ای را ترتیب می‌دهند. متأسفانه آنچه بیش از همه به چشم می‌خورد این است که این روابط به جای اینکه صرف آشنایی بیشتر و عاقلانه شوند، با غوطه ور شدن در ظواهری همچون هدیه‌های مختلف، رفتن به رستوران‌ها و یا گفتگو در مورد ظواهر مراسم ازدواج احتمالی صرف می‌شود. اما در حقیقت شما باید وقت خود را صرف شناسایی شرایطی که برای همسر آینده خود فهرست کرده اید، کنید. درگیر شدن در ظواهر، چشم شما را بر روی شناسایی ویژگی‌های مورد نظرتان می‌بندد.

     

    ۶. تلاش کنید طرف مقابل‌تان را بیشتر بشناسید

    شناخت بهتر و بیشتر از همسر آینده، می‌تواند تا حدودی زیادی شما در یک انتخاب مناسب یاری دهد. شما می‌توانید در دوران نامزدی و یا در محیط‌های اجتماعی، از طریق برقراری ارتباط کلامی و دوستانه، به شناخت بیشتری از طرف مقابل خود دست یابید. توجه داشته باشید که در این گفتگو‌ها نباید وقت خود را با موضوعات غیر اساسی تلف کنید بلکه بهتر است در خصوص مباحثی که برای شما مهم هستند گفتگو کنید تا بتوانید به دید بهتری از طرف مقابل خود برسید.

     

    ۷. تصمیم‌گیری

    وقتی مراحل فوق را انجام دادید، احتمالاً با اطلاعاتی مقدماتی از فرد مورد نظر خود مواجه خواید شد که باید آن را در کنار هم قرار دهید و با معیار‌های خود به سنجش بکشید. احتمالاً با این سنجش به یک نقطه نظر مشخص اولیه خواهید رسید که فرد مورد نظر مناسب شما است یا خیر. این نقطه نظر را برای چند بار، مجدداً بررسی کنید و حتی در صورت لزوم با فرد مطمئنی مشورت کنید. وقتی در خصوص نقاط قوت و ضعف فرد مورد نظر خود به یک جمع بندی نهایی رسیدید، می‌توانید تصمیم خود را بگیرید و تاحدودی اطمینان داشته باشید که این تصمیم براساس احساس و بی تجربگی نبوده است.

     

    معیار‌های نادرست در انتخاب همسر

    پیش از این اشاره شد که هر فردی برای ازدواج معیار‌ها و ملاک‌هایی دارد که به گمان خودش منطقی و اصولی است، اما حقیقت این است که حتی منطقی‌ترین ملاک‌های ازدواج هم ممکن است با تصورات اشتباه و باور‌های نادرست ترکیب شود و چشم‌ها را روی حقایق ببندد. از طرف دیگر گاه فرد ممکن است در موقعیت‌هایی قرار گیرد که موجب می‌شود فرد نتواند معیار‌های درست و نادرست را از یکدیگر بازشناسد و انتخاب درستی انجام دهد. در ادامه با برخی از این معیار‌های نادرست در انتخاب همسر آشنا می‌شویم.

     

    ۱. نداشتن شناخت کافی و مناسب

    بسیاری از افراد به واسطه ارتباطات کوتاه‌مدت یا بلندمدت دوران آشنایی ممکن است احساس کنند آنچنان که باید و شاید یکدیگر را شناخته و از روحیات و خلقیات هم مطلع شده‌اند و می‌توانند جواب مثبت خود را به خانواده‌ها اعلام کنند، اما براستی شناخت شما کافی است؟ به نظر کارشناسان، ازدواج با یک فرد، ازدواج با کل وجود او و همه ابعاد زندگی اوست. حال، شناخت‌های چند جلسه خواستگاری یا شناخت‌های کافی‌شاپی، رستورانی و... فقط شناخت‌های کلیشه‌ای غیرجدی هستند که محدود به چند بعد شخصیت فرد می‌شود و دیگر ابعاد اصلی شخصیت وی را پنهان نگه می‌دارد و حقیقت وجود او را افشا نمی‌کند.

    پس هرگز برای یک ازدواج خوب و موفق، نمی‌توان به شناخت از شخصیت مجازی که عموما تفاوت بسیاری با شخصیت حقیقی دارد، بسنده کرد؛ این نوع آشنایی، پاسخگوی شناخت درست و کامل نیست. شناخت همسر آینده به اندازه شناخت خود اهمیت دارد؛ اگر شناخت درست و کاملی از فرد مورد نظرتان ندارید، هرگز برای ازدواج عجله نکنید. شما می‌توانید برای شناخت بیشتر از افراد مورد اطمینان کمک بگیرید و یا با یک روانشناس و یا مشاور در مورد شخصیت فرد مورد نظر خود گفتگو کنید تا به یک شناخت مناسب‌تر برسید.

     

    ۲. امید به تغییر در آینده

    گاه پیش می‌آید که ما فردی مواجه می‌شویم که برخی از ویژگی‌ها و معیار‌های مورد نظر ما را دارد، اما در یکی دو مورد، بر عکس کاملاً متضاد با معیار‌های ماست. درست است که انسان در معاشرت و پیوند طولانی مدت با یکدیگر ممکن است تغییر کنند، اما برخی از ویژگی‌های شخصیتی انسان ممکن هست هرگز تغییر نکند. برای مثال با فردی مواجه می‌شوید که بسیار برای شما جذاب است، اما شخصیتاً آدمی عصبی و به اصطلاح از کوره در می‌رود. با وجود این تصمیم دارید دل به دریا بزنید و با او ازدواج کنید و با خود می‌اندیشید بعدتر‌ها ممکن است همین تفاوت‌ها به جذابیت‌های زندگی شما تبدیل شود یا به این امید که بعد از شروع زندگی، بتوانید با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را برطرف کرده و تغییرش دهید. اما باید یادتان باشد تا زمانی که فردی نخواهد و خود انگیزه به تغییر نداشته باشد، شما نمی‌توانید او را مجبور به تغییر کنید و در چنین حالتی نه تنها زندگی شما جذاب‌تر نخواهد شد بلکه بدتر از حد تصور هم می‌شود. پس در صورت برخورد با چنین تفاوت‌های اساسی، هرگز بی گدار به آب نزنید و قبل از هر تصمیمی خوب شرایط را بسنجید.

     

    ۳. انتخاب هیجانی

    حتماً تا حالا اصطلاح «عشق در یک نگاه» را شنیده اید و داستان ها، فیلم‌ها و حتی تجربه‌های شخصی زیادی را درباره آن شنیده و دیده اید. در اینجا قصد نداریم تا در مورد صحت و سقم این موضوع حرف بزنیم، اما می‌خواهیم این مطلب را تأکید کنیم که بسیار مشاهده می‌شود که جوانان نخستین برخورد‌های خود را به این موضوع پیوند می‌دهند و با سرعتی باور نکردنی درگیر یک احساس عاطفی کاذب می‌شوند. به عبارت بهتر در بسیاری موارد افراد ممکن است برای مثال تحت تأثیر قرار گرفتن در برابر یک زیبایی ظاهری و یا شخصیت متفاوت را به «عسق در یک نگاه» نسبت دهند و بر همین اساس بخواهند تصمیم بگیرند. اندک نیستند دختران و پسرانی که با یک نگاه یا یک آشنایی کوتاه‌مدت، یک دل نه صد دل عاشق و شیدای هم شده و به گمان آن که نیمه گمشده‌شان را پیدا کرده‌اند، بدون توجه به معیار‌های اساسی و حتی با وجود مخالفت خانواده‌هایشان تصمیم به ازدواج گرفته و بر سر سفره عقد نشسته‌اند؛ اما بعد از گذشت اندک زمانی و گاه حتی تا زیر یک سقف نرفته از انتخابشان پشیمان شده اند؛ بنابراین مواظب هیجانات زودگذر و موقت‌تان باشید؛ هیجانات مثبت یا منفی، مولفه‌ای هستند که می‌توانند شما را در انتخاب همسفر زندگی‌تان دچار اشتباه کنند. برای رفع این حالت و فروکش کردن احساسات تند و تیزتان، توصیه می‌کنیم اندکی صبر و خویشتنداری کنید.

     

    ۴. فشار‌های اطرافیان

    وقتی یک جوان به سن ازدواج می‌رسد، معمولاً صحبت‌های اطرافیان درباره این موضوع نیز آغاز می‌شود. حرف‌هایی از جمله چرا ازدواج نمی‌کنید؟ دیگر وقت ازدواج است و یا اینکه هم سالان تو ازدواج کرده اند، ولی تو هنوز مجرد هستی. اگر شما از سوی خانواده و یا حتی اطرافیان خود در خصوص ازدواج تحت فشار هستید و یا شاید هم به همسالان متأهل خود حسادت می‌کنید، خود را در چاه نیندازید و براساس چنین فشار‌هایی همسر آینده خود را انتخاب نکنید. چنین انتخاب‌هایی اغلب بر مبانی معیار‌های درستی صورت نمی‌گیرند و نه تنها شما را از فشار نمی‌رهاند بلکه ممکن است شما را گرفتار فشار بزرگتری نیز بکند؛ بنابراین در این شرایط، عقل سلیم حکم می‌کند از هر اقدامی در زمینه ازدواج صرف‌نظر کنید، چون ضریب خطا در این نوع انتخاب‌ها تا حد زیادی بسیار بالاست.

     

    ۵. عجله کردن

    بسیار پیش می‌آید که فرد در موقعیتی قرار می‌گیرد که دوست دارد هرچه سریعتر تکلیف خود را مشخص کند و به اصطلاح زندگی خود را شروع کند. یا گاه بعد از اندک زمانی از دوران نامزدی و آشنایی به این حس می‌رسیم که می‌خواهیم زودتر زندگی خود را شروع کنیم و ماجرا را بیش از این کش ندهیم. این حس ممکن است ما را به سمتی سوق دهد که بدون در نظر گرفتن بسیاری از مسائل، سریع تصمیم بگیریم و انتخاب خود را انجام دهیم. انتخاب عجولانه، انتخابی سریع، بی‌هدف و بی‌سازمان بوده که امکان اشتباه کردن در آن حتمی و قطعی و چند برابر است و احتمال دارد فرد به واسطه آن انتخاب ناآگاهانه و ضرب‌العجل با بسیاری از مصائب و مشکلات جبران‌ناپذیر مواجه شود. برای کاهش درصد خطا و افزایش احتمال موفقیت در انتخابتان، سعی کنید بر خصلت عجولانه خود یا دیگران فائق آیید و شرایط فوری و فوتی و موقت امروز را بر خوشبختی و سعادت فردایتان ترجیح ندهید. سلامت آینده زندگی شما ارزش آن را دارد که با این خصلت و افکار ترغیب‌کننده به آن، مبارزه کنید.

     

    ۶. واگذار کردن به شانس و قسمت

    یکی از پر کاربرد‌ترین اصطلاحات و واژه‌های مراسم خواستگاری، «قسمت» است و جمله «قسمت هر چی باشه» را در هر مراسم این چنینی به قطع خواهید شنید. گاه استفاده از این عبارت‌ها آنچنان مورد تأکید قرار می‌گیرد که گویی خودمان هم باورمان شده همه چیز از دست ما خارج است و هر آنچه تقدیر و مقدر باشد، چه ما بخواهیم چه نخواهیم، اتفاق خواهد افتاد. اعتقاد راسخ بر این باور اشتباه که ازدواج تمام و کمال منوط به قسمت است، گاه به اهمال و سست کاری ما منجر می‌شود تا به همین دلیل، دور تحقیق و مشورت را خط قرمزی بکشیم و در کمال ناباوری، عاقبت مهمترین انتخاب زندگی‌مان را به گردن قسمت بیندازیم. پس باور داشته باشید که ازدواج تقدیر یا سرنوشت از پیش تعیین شده نیست، بلکه امری است که به انتخاب و مسئولیت شما شکل گرفته است و نه قسمت، شانس و حتی هیچ فرد دیگری.

     

    ۷. رهایی از تنهایی

    احساس تنهایی شدید، بسیار ساده‌تر از آنچه که فکرش را کنید، می‌تواند هر فردی را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. هر وقت شخصی در تنهایی مفرط خود غوطه‌ور شود، احساس یاس و ناامیدی بی‌قرارش کرده و او را برای هر آغوش به ظاهر بازی، پذیرا می‌کند. اگر در این فکر هستید که تنهایی خود را با ازدواج درمان کنید، احتمالاً راه اشتباهی را در پیش گرفته اید. اگر مشکل شما فقط حس تنهایی است، این اختلال را باید با اجتماعی شدن بیشتر برطرف کنید و نه ازدواج. شما می‌توانید در برنامه‌های اجتماعی مثل شرکت در ورزش‌های جمعی، رفتن به کلاس‌های آموزشی یا صرف بیشتر وقت با دوستان و اطرافیانتان برطرف کنید. ازدواج هیچگاه درمان اختلال تنهایی نبوده و نیست.

     

    ۸. ظواهر چشمگیر

    چشم دوختن به ظواهر افراد، اشتباه دیگری در انتخاب همسر است. گاه خواسته یا ناخواسته جذب افرادی می‌شویم که به دلیل موقعیت شغلی‌شان برجسته‌اند، در جایگاه قدرت ویژه‌ای قرار دارند، از جذابیت ظاهری محسورکننده‌ای برخوردارند، روابط اجتماعی بالایی دارند و در نزد دیگران محبوب هستند. ویژگی‌های برجسته و برتر برخی افراد باعث می‌شود آنان مورد مناسبی برای ازدواج به نظر آیند تا آنجایی که هر کسی متمایل به ازدواج با آن‌ها باشد، اما حقیقت این است که هر کسی باید با شخصی ازدواج کند که برای زندگی با او مناسب است. اگر در شرایطی قرار گرفته‌اید که تصور می‌کنید حواشی شخصیت فرد انتخابی‌تان شما را مغلوب خود کرده، بهتر است اندکی صبر کنید. ابتدا سعی کنید فرد مورد نظرتان را تهی از برتری‌ها و موقعیت خاصش تصور کنید، سپس ببینید که هنوز هم می‌خواهید او را به عنوان شریک زندگی خود انتخاب کنید. اگر در پاسخ به این سوال دچار مشکل شدید حتما در انتخابتان تجدیدنظر کنید.

     

    ۹. زود ازدواج کردن

    درست است که سن ازدواج بستگی زیادی به فرهنگ، محیط اجتماعی، ساختار‌های مذهبی و حتی قومیتی دارد، اما نباید دور از ذهن داشت که کارشناسان معتقدند که ازدواج در سن پایین و حتی سن بالا می‌تواند بسیار خطرناک باشد. در واقع کارشناسان معتقدند فردی آماده ازدواج است که بلوغ‌های چندگانه (عاطفی، عقلی و اجتماعی) را پشت‌سر گذاشته باشد، به خودآگاهی و شناخت درستی از خویش دست یافته، اولویت‌هایش را تعیین کرده و به دور از هیجانات موقت و کاذب دست به انتخاب بزند.

     

    ۱۰. بحران‌های عاطفی و روحی

    جوانی دورانی است که فرد معمولاً دچار مشکلات روحی و عاطفی فراوانی می‌شود. گاه پیش می‌آید که چنین افرادی تصمیم می‌گیرند برای رهایی از این بحران‌ها به راه حل ازدواج روی می‌آورند و می‌پندارند که ازدواج مرهمی برای این درد‌های آن هاست. اما درواقع نجات از بحران روحی با ازدواج، صرفاً تصوری اشتباه و نادرست است که می‌تواند مصداق حقیقت «از چاله به چاه افتادن» باشد. برای رفع مشکلات روحی و عاطفی خود به سراغ مشاوران و روانشناسان بروید نه ازدواج، زیرا این افراد هستند که می‌توانند بحران‌های احساسی و عاطفی شما را درمان کنند نه همسر آینده شما.

     

    ملاک‌های مهم در انتخاب همسر

    اگرچه ملاک‌های زیادی برای انتخاب همسر وجود دارد، اما معمولاً روانشناسان توصیه می‌کنند قبل از انتخاب همسر در این مورد مشاوره صورت گیرد تا با توجه به شرایط مختلف و خاص، ملاک‌هایی در نظر گرفته شود که شخص بتواند بهترین انتخاب را داشته باشد. به عبارت دیگر ملاک‌ها ممکن است از فردی به فرد دیگر تغییر کند و نمی‌توان ملاک‌هایی ثابت را برای همه افراد تجویز کرد. با این همه ملاک‌هایی نیز وجود دارد که می‌توان به عنوان فاکتور‌های مهم، برای همه افراد مد نظر قرار داد و می‌توان با تبعیت از آن‌ها تا حدودی احتمال یک انتخاب موفق را بالا برد. برخی از مهمترین این ملاک‌ها بر اساس توصیه کارشناسان را می‌توان به شرح ذیل ارائه داد.

     

    ۱. اهمیت اخلاق و رفتار در انتخاب همسر

    اخلاق و رفتار در هر روابطی بسیار مهم است. زمانی که یک پیوند همیشگی مانند ازدواج مطرح می‌شود، این موضوع اهمیت بالاتری پیدا می‌کند. در واقع اخلاق و رفتار خوب، موثرترین و مهمترین عامل دوام و پایداری زندگی زناشویی بشمار می‌رود. به همین دلیل می‌بایست این مورد را در هنگام انتخاب همسر بصورت کامل مورد ارزیابی قرار داده و شریک مناسبی را برای زندگی خود برگزینیم.

     

    ۲. اهمیت سلامت جسمانی و روانی

    سلامت جسمانی و سلامت روانی از مهمترین عامل‌های تعیین کننده در ازدواج هستند. البته باید توجه داشته باشید ازدواج کردن حق طبیعی همه است و افراد ناسالم نیز می‌توانند ازدواج کنند. نکته قابل تامل و مورد بحث این است که تناسب نیز باید مورد توجه قرار گیرد تا بتوان ازدواج موفقی داشت. در صورت وجود موانعی مانند عدم وجود سلامت جسمانی و روانی، مراجعه به روانشناس بهترین کار ممکن است که راهکار مناسب و اصولی برای این موضوع ارائه شود.

     

    ۳. فاصله سنی مناسب برای ازدواج

    فاصله سنی کاملا مشخص و استانداردی نمی‌توان تعیین کرد. بلکه این شخصیت، سطح هوشی، بلوغ و مانند اینهاست که می‌تواند تعیین کننده باشد. مشاور روانشناس قادر است این ارزیابی‌ها را انجام داده و تناسب فاصله سنی افراد را تشخیص دهد.

     

    ۴. مطابقت نسبی و یا کلی طرفین برای ازدواج

    سطح تحصیلات، وضعیت مادی، تفاوت‌ها و تشابهات فرهنگی از عمده مواردی هستند که در موفق یا عدم موفق بودن ازوداج نقش بسیار ویژه‌ای دارند. اگر تفاوت‌ها بسیار زیاد باشد بهتر است ازدواج صورت نگیرد، اما در صورت پافشاری طرفین می‌توان راهکار‌های مناسبی برای رفع مشکلات که بصورت نزدیک کردن سطح طرفین به یکدیگر است ارائه کرد.

     

    ۵. بلوغ فکری و مسئولیت‌پذیری

    یکی از بزرگترین تغییرات در زندگی با ازدواج، بوجود آمدن مسئولیت و تعهد است. این احساس با بلوغ فکری بدست می‌آید که فرد را برای انجام اینکار آماده می‌کند. چنانچه شخصی مسئولیت پذیر نباشد ازدواج کردن برای او زود است. در صورت لزوم، برای حل این مشکل می‌توان راهکار‌های خوبی را جهت خودسازی و بلوغ فکری ارائه کرد.

    ۲۶ تیر ۹۹ ، ۱۷:۱۶

    اصولاً تخصص در عرض تقوا نیست که بحث تقدّم و تأخّر آن مطرح شود، بلکه تخصص در طول و در دل تقوا نهفته است. در حقیقت این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و همدیگر را کامل می‌‎کنند. برای تعهّد حتماً باید تخصص وجود داشته باشد؛ یعنی تا ما در چیزی تخصص نداشته باشیم، تعهّد به آن چیز معنا ندارد. 

    ۰۷ تیر ۹۹ ، ۱۷:۳۷

    ظهور منجی عالم بشریت به امر الهی زمانی فرا می‌رسد که مردم 

    ۱. با حالت اضطرار در انتظار منجی باشند، 

    ۲. از تحقق اسباب ظاهری ظهور ناامید شده باشند. 

    ۱۷ خرداد ۹۹ ، ۰۸:۲۱

    هدف زندگی فراتر از خود زندگی است. هدف عالی زندگی باید متمرکز بر خدمتی باشد که خداوند متعال را خشنود کند. 

    آیت‌الله خامنه‌ای

    ۰۹ خرداد ۹۹ ، ۱۸:۰۳

    ملا محسن فیض کاشانى (اعلی الله مقامه) مى‌گوید: کتاب‌ها و رساله‌ها نوشتم، تحقیقاتى کردم، ولى در هیچ یک از علوم، دوایى براى دردم و آبى براى عطشم نیافتم. بر خود ترسیدم و به سوى خدا فرار و انابه کردم، تا خداوند مرا از طریق تعمّق در قرآن و حدیث هدایت کرد. 

    ۰۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۲۲

    ملاصدرا (قدس سره) در مقدّمه تفسیر سوره واقعه مى‌گوید: بسیار به مطالعه کتب حکما پرداختم تا آنجا که گمان کردم کسى هستم، ولى همین که کمى بصیرتم باز شد، خودم را از علوم واقعى خالى دیدم. در آخر عمر به فکر رفتم که به سراغ تدبّر در قرآن و روایات محمّد و آل‌ محمّد علیهم السلام بروم. یقین کردم که پیشتر کارم بى‌اساس بوده است، زیرا در طول عمرم به جاى نور در سایه ایستاده بودم. از غصه جانم آتش گرفت و قلبم شعله کشید، تا رحمت الهى دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا کرد و شروع به تفسیر و تدبّر در قرآن کردم، درِ خانه وحى را کوبیدم، درها باز شد و پرده‌ها کنار رفت و دیدم فرشتگان به من مى‌گویند: «سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِینَ». 

    ۰۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۱۸

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمی‌برد؟!

    در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ» (آل عمران/۱۷۳) پناه نمی‌برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرمود: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج شدند و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند و هیچ‌ گونه بدی به آنان نرسید.

    در شگفتم برای کسی که غم و اندوهی به او رسیده، چگونه به ذکر «لَا إِلَهَ إِلَّا اَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِین» (انبیاء/۸۷) پناه نمی‌برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرمود: «پس ما (یونس را) از اندوه نجات دادیم و همین‌گونه مؤمنین را نجات می‌بخشیم.»

    در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «اُفَوِّضُ اَمری اِلی الله، اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالعِباد» (غافر/۴۴) پناه نمی‌برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرمود: «پس خداوند (موسی را در اثر این ذکر) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.»

    در شگفتم برای کسی که طالب زیبایی‌های دنیا است، چگونه به ذکر «ماشاءالله لا قُوَّه اِلّا بِالله» (کهف/۳۹) پناه نمی‌برد. زیرا خداوند بعد از این ذکر (از زبان مردی که فاقد نعمت‌های دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمت‌ها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند کمتر از خود می‌دانی، امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.

     

    من لایحضره‌ الفقیه ۳۹۲/۴

    امالى صدوق، صفحه ۶، حدیث ۲

    بحارالانوار، جلد ۹۰، صفحه ۱۸۴، حدیث ۱ 

    ۱۶ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۳۱

    امام سجّاد علیه السلام فرمود: ألا و إنَّ أبغَضَ النّاسِ إلَى اللّه ِ مَن یَقتَدی بِسُنَّةِ إمامٍ و لا یَقتَدِی بِأعمالِهِ. 
    آگاه باشید منفورترین مردم نزد خداوند کسى است که سیره امام (معصوم) را برگزیند ولى از کارهاى او پیروى نکند.

    الکافى، ج ۸، ص ۲۳۴

    ۱۱ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۰۴

    حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام را باب‌الحوائج لقب داده‌اند، چون هر کسی که با امامان حسنین علیهماالسلام کاری داشت، به واسطه‌ی حضرت ابوالفضل‌ العباس اقدام می‌کرد تا حاجت‌ خود را بیان کند. 

     

    ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۶:۵۹

    از من (سید یحیی یثربی) می‌پرسند

    چرا کشورهای اسلامی (بویژه ایران) این قدر مشکلات و ابتلائات دارند، اما کشورهای مسیحی خیر؟

    اگر اسلام بهترین رهنمودها برای اداره جامعه دارد، چرا در مقایسه با کشورهای پیشرفته غیراسلامی این قدر عقب هستیم؟ و اصولاً این تفاوت چه ارتباطی به دین دارد؟

    اگر اسلام حکومت دارد، باید بهترین حکومت باشد و اگر ندارد، چرا ما مدعی آن هستیم؟

    علل بروز این سؤال‌ها در اذهان ما دو چیز است:

    ۱- کم اعتنایی به نظم مترتّب بر کائنات و برهان علت و معلول

    ۲- ضعف آگاهی‌بخشی عمیق به مردم در دین‌شناسی و اجتماعیات

     

    ما بعضاً خدا را به گونه‌ای شناخته‌ایم که برای تحقق امیال ما ممکن است نظم کائنات را بر هم بزند! 

    دلیل پیروزی سپاه اسلام در جنگ بدر به رغم تعداد کمتر نسبت به مشرکان و نیز شکست در جنگ احد با وجود تعداد نیروی بیشتر نسبت به مشرکان، گواهی است بر این که خداوند حتی در مورد برترین بنده‌ برگزیده‌اش (پیامبر اسلام) نظم حاکم بر کائنات را بر هم نمی‌زند.

    پیشرفت کردن یا عقب ماندن انسان‌ها و کشورها هیچ ارتباطی به دین آنها ندارد؛ بلکه تابع علت و معلول است.

    واقعیت این است که مسیحیان دلایل و عوامل پیشرفت خود را از اسلام الهام گرفته‌اند و با ترجمه آثار فیلسوفان مسلمان (همچون "ابن رشد") توانستند از دوران تاریک قرون وسطی عبور کنند.

    ما باید درخصوص آموزه‌های دین‌مان که کاملترین است، مسئولیت‌پذیر باشیم. 

     

    دکتر سید یحیی یثربی، استاد فلسفه 

    ۱۲ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۴۲

    پیشرفت بدون عدالت = بیشتر شدن فاصله غنی و فقیر

    عدالت بدون پیشرفت = تقسیم فقر در جامعه 

    ۲۶ بهمن ۹۸ ، ۱۷:۵۰

    در سخنرانى انتقادى و اعتراضى حضرت زهرا (سلام الله علیها) به اوضاع پس از پیامبر، می‌توان تعابیرى را دید که اخطار صریح به همه انقلابیون در طول تاریخ، در همه زمان‌ها و اعصار است. مخاطب این عبارات حضرت، مشرکین و کافرین نبودند، یهود و نصارى نبودند، منافقین به معناى خاص نبودند؛ بلکه خطابشان به انقلابیون فداکار عصر پیامبر یعنى اصحاب، مجاهدین، رزمنده‌ها، جبهه رفته‌ها و شهید داده‌ها، یعنى مهاجرین و انصار بوده است. 

    از مواردى که حضرت درباره آن اعلام خطر کردند، بازگشت از ارزش‌هاى انقلابى و الهى و ارتجاع به ارزش‌هاى جاهلى قبل از انقلاب است. 

    ایشان خطاب به مؤمنین و اصحاب پیامبر آفت انقلاب‌ها را قعود بعد از قیام می‌دانند و می‌فرمایند «فقبحاً لفلول الحدّ واللعب بعد الجدّ» چه زشت است به شوخى گرفتن آن چیزى که روزى جدّى بود! چقدر بد است وادادن بعد از آن همه جهاد! «قبحاً لقرع الصفاه و صدع القناه و خطل الاراء، و زلل الاهواء» چه زشت است همه دست‌آوردها را زمین گذاشتن و گوهرى را که به آن سختى تا اینجا آورده‌ایم به سنگ خارا زدن، چه بد است زنگ زدن سلاحها و بى‌اثر و بى‌خاصیت شدن‌ها، چه زشت است پس گرفتن شعارها و باطل شدن اندیشه‌ها و از دست دادن انگیزه‌ها ... 

    این جملات حضرت فاطمه زهرا گویى آسیب‌شناسى همه انقلاب‌ها از جمله انقلاب ما است، یعنى وا دادن بعد یک دوره انقلابی‌گرى، تن پرور شدن و خو گرفتن به وضع موجود، راحت طلب شدن و سر سفره انقلاب نشستن بعد از دوره فداکارى و مجاهدت ... 

     

    حسن رحیم‌پور ازغدی

    ۱۸ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۲۱

    گفتمان شهید سلیمانی، پاسداری از نظام اسلامی و جایگاه رفیع ولایت فقیه و انقلابی‌گری با کارکرد جهاد مقاومت است. برای ورود به این گفتمان باید «شهید» بود. او می‌گفت: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی‌شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر کسی را دیدید که از کلام، رفتار و اخلاق او بوی شهید می‌آید، بدانید او شهید خواهد شد. تمام شهدای ما قبل از این که شهید بشوند، شهید بودند.»
    او شرط شهید بودن در جامعه را عبور از منیت، نفسانیت و حجاب‌های ظلمانی می‌دانست و برای رسیدن به این پایه از رشد و سلوک الهی، هجرت از خود، از مال و همه دلبستگی‌ها و... را ضروری می‌دانست.
    او می‌گفت تا این هجرت صورت نگیرد، ورود به وادی جهاد فی‌سبیل‌الله و ایستادگی و پایداری در آن ممکن نیست. 
    او اخلاص در عمل، فکر و بیان را شرط ورود به عرصه شهادت می‌دانست و جامعه آرمانی و فلسفه سیاسی خود را در یک جمله بیان می‌کرد و آن این که «جامعه‌ای صالح می‌شود که افراد صالح در آن حاکم باشند. افراد منزه و پاک، جامعه را منظم می‌کنند و دلیل منزه بودن جامعه جنگ و جبهه همین حضور افراد صالح و شهید در آن بود.»

     

    ۱۸ دی ۹۸ ، ۱۵:۴۷

    «مجلس در رأس امور است» یعنی اگرچه مجلس قدرتمندترین نهاد است، مسئول‌ترین هم است. در نظام‌های پارلمانی، دولت برآمده از مجلس است و به نوعی کارگزار آن ؛ بنابراین پیروزی و شکست دولت‌ها به معنای پیروزی و شکست مجلس‌ها نیز است. 

    عباس عبدی تحلیلگر سیاسی

    ۰۴ دی ۹۸ ، ۱۰:۳۳

    واژه قرآنی «مستضعف» در دو معنا به کار رفته است: 

    ۱) مستضعف مالی و اقتصادی 

    به عنوان نمونه آیه «وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الْوِلْدانِ»(نساء/۱۲۷) : خداوند درباره زنان نظر می‌دهد... «درباره دختران یتیمى که به ازدواج با آنها رغبت دارید و نیز درباره کودکان ناتوان شمرده شده»، این معنا را می‌رساند. 

    ۲) مستضعف سیاسی و اجتماعی 

    به این معنا که برخی انسان‌ها تحت فشارها، ظلم‌ها و تحریم‌های دیگران قرار می‌گیرند و ضعیف دیده و شمرده می‌شوند. قرآن کریم در ادبیات سیاسی خود، مظلومان را «مستضعف» و ظالمان را «مستکبر» نامیده است. به عنوان نمونه در آیات ۳۱ تا ۳۳ سوره‌ی سبأ 

    بنابراین «مستضعفین» به مؤمنانی می‌گویند که در برابر مستکبرین می‌ایستند و با اینکه از طرف آن‌ها مورد ظلم واقع می‌شوند، در برابر آنها مقاومت می‌کنند تا به پیروزی نهایی برسند. این معنا را به وضوح در آیه‌ «قالَ الْمَلَأُ الَّذینَ اسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذینَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ» (اعراف/۷۵) می‌توان دید. 

    پس «مستضعف» الزاماً به معنای انسان‌های بی‌قدرت، آسیب‌پذیر، ذلیل و فرودست نیست؛ چه بسیار انسان‌های مستضعفی که فرومایه و فرودست و آسیب‌پذیر نیستند. از این رو قرآن کریم «مستضعفین» را به دو گونه تقسیم می‌کند:

    ۱. مستضعفینی که در برابر مستکبرین کوتاه آمدند و خود با دستان خود مستضعف شدند. 

    خداوند در آیه‌ ۹۷ سوره نساء می‌فرماید وقتی فرشتگان جان برخی انسان‌هایی را که ایمان نیاورده‌اند و دین الهی را یاری نکرده و دستورات او را اجرا نکرده‌اند، می‌گیرند، از آنها سؤال می‌کنند چرا این‌گونه بودید؟ آنها می‌گویند: «کُنَّا مُسْتَضْعَفینَ فِی الْأَرْضِ»: ما جزء مستضعفان بودیم. در ادامه فرشتگان آنها را به خاطر این بهانه و کوتاهی در اقامه‌ی دین الهی توبیخ می‌کنند و خداوند جایگاه آنان را دوزخ می‌داند. 

    ۲. مستضعفینی که در برابر مستکبرین ایستادند و بر ایمان خود استقامت ورزیدند. 

    «وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا... بِما صَبَرُوا.»: ملتی را که در مقابل مستکبران فرعونی مستضعف بودند، وارث شرق و غرب زمین کردیم... به خاطر مقاومتی که انجام دادند. اعراف/۱۳۷ 

    «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ.»: آرى، فرعون براى نابودی مؤمنان به موسی تلاش می‌کرد، در حالی که ما می‌خواستیم کسانى را که در زمین به استضعاف کشیده شده بودند نعمتى گرانسنگ عطا کنیم؛ آنان را پیشوایانى قرار دهیم که از ایشان پیروى شود و مواهبى را که در اختیار فرعونیان بود از آن ایشان کنیم. قصص/۵ 

    بر اساس این آیات، «استضعاف»، «وراثت زمین» و «مقاومت» سه مفهوم در هم تنیده و مرتبط با یکدیگر هستند و این معنا را می‌رسانند که پایان تاریخ و حکومت بر زمین، قطعاً از آن مستضعفان است و این حکومت و پیروزی نهایی به دلیل صبر و مقاومت مستضعفان است. بنابراین مستضعف حقیقی کسی است که در برابر مستکبران بایستد و با آنان مبارزه کند تا به پیروزی برسد. 

    سه‌گانه‌ی «استضعاف، مقاومت، پیروزی» در طول تاریخ بارها به حقیقت پیوسته است. نمونه‌ی قرآنی آن را در داستان بنی‌اسرائیل می‌بینیم که بیشترین آیات استضعاف مربوط به آنهاست و نمونه‌ی عینی تاریخی نیز انقلاب اسلامی ایران و مقاومت مردم مستضعف ایران در برابر استکبار است.

    امام خمینی نیز اشاره به همین معنای استضعاف دارند: «ما همه جزء مستضعفین هستیم، یعنی ما اشخاصی بودیم که ابرقدرت‌ها ما را ضعیف می‌شمردند، ما را هیچ می‌دانستند ما می‌خواهیم از این جهت بیرون بیاییم.» / صحیفه امام خمینی، ج۷، ص۳۶۹.

    نتیجه اینکه مفهوم «بسیج مستضعفین» یک مفهوم تمدن‌ساز است. بسیج مستضعفین یعنی مردمان مظلوم و مؤمن و در عین حال مقتدری که با تمام توان در برابر ظلم‌ها و فشارهای دشمنان مستکبر ایستاده‌اند تا خداوند پیروزی نهایی و وراثت زمین را به آنان عطا کند.

     

    برداشت از دیدگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره «مستضعفین» 

    ۱۲ آذر ۹۸ ، ۱۱:۳۲

    امهات مسائل نهج‌البلاغه سه چیز است: 

    ۱- اعتقادات: البته اعتقادات را علی‌بن‌ابیطالب به شیوه‌ی متکلمان قرن سوم و چهارم مطرح نکرده، بلکه همراه با یک بینش و ذوق معنوی و عرفانی معنا کرده؛ و لذا اگر انسان در باب توحید کلام علی را بشنود خواهد دید که از لحاظ کل قواره‌ی بیان و سخن، کلام علی متفاوت است... پس اوّل اندیشه و فکر اسلامی و افکار اسلامی مثل توحید، مثل انسان، مثل قیامت، مثل نبوت، مثل مسأله‌ی امامت و سایر مسائل اصولی اسلام.

    ۲- مسائل اجتماعی و سیاسی: چه آنهایی که ناظرِ به سیاست کلی است، مثلاً چگونگی اداره‌ی کشور و روابط حاکم با زیردستان، با مردم؛ مثلاً نامه به مالک‌اشتر به مصر، برخوردِ با دشمن؛ قاطعیت همراه با اجتناب از کینه‌توزی‌های بیجا؛ اما دقیقاً مرز دشمنی و دوستی را حراست کردن و دچار ساده‌لوحی و ساده‌اندیشی نشدن و مسائل فراوان دیگر اجتماعی، چه مربوط به آن زمان و چه مربوط به کل جامعه، به کل تاریخ.

    ۳- اخلاق: تربیت نفس، تهذیب و تزکیه‌ی انسان. این سه فصل بزرگ و کلی و سه عنوان اصولی از نهج‌البلاغه است.

     

    آیت‌الله خامنه‌ای

    ۱۴ مهر ۹۸ ، ۱۳:۲۲

    نهج‌البلاغه در حقیقت شخصیتِ خطّی و رسمی امیرالمؤمنین است؛ یعنی خود علی نهج‌البلاغه‌ی مجسّم است و این یکی دیگر از خصوصیات امیر مؤمنان است که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و آنچه را می‌خواهد، در زندگی خود هم پیاده می‌کند. امیرالمؤمنین، شخصیتِ خودش و زندگی خودش کلمه‌ کلمه و سطر به‌ سطر تفسیر نهج‌البلاغه و تفسیر قرآن است؛ و لذا شما وقتی نهج‌البلاغه را بخوانید، هم تاریخِ زندگی علی را دانسته‌اید، هم اسلام را شناخته‌اید.

     

    آیت‌الله خامنه‌ای

    ۱۴ مهر ۹۸ ، ۱۳:۱۴

    آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی : روضه خوانی و گریه بر سیدالشهدا علیه‌السلام عمل مستحبی است که هزار واجب در آن [نهفته] است. 

    ۲۰ شهریور ۹۸ ، ۱۵:۱۵

    کارآمدی امر به معروف و نهی از منکر منوط به درک این مفهوم است که چرا نگفته‌اند امر به واجب و نهی از حرام؟

    چون باید به واجبی امر شود که عُرف یعنی فرهنگ عامه مردم مطلوبیت آن را پذیرفته باشد. تا واجبی در میان فرهنگ عامه و تلقّی مردم معروف نشود، امر به آن کارآمدی واقعی را نخواهد داشت. در مسأله منکر هم همین است. حرامی که در فرهنگ عامه مردم منکر نشده، نهی از آن خاصیتی نداشته و چه بسا نتیجه عکس داشته باشد. پس اگر معروف و منکر در جامعه فرهنگ شد، امر به معروف و نهی از منکر مایه وحدت و انسجام اجتماعی می‌شود؛ در غیر این صورت، موجب دو یا چند قطبی در جامعه خواهد شد. 

    بر این مبنا، مسئولیت حکومت دینی بسترسازی برای معروف شدن واجب‌ها و منکر شدن حرام‌ها است؛ و «تدبیر کارآمد» و «عدالت» از شروط تحقق این مسئولیت است. 

     

    برگرفته از سخنان مهدی نصیری، دین‌ پژوه، برنامه زاویه شبکه چهار ۱۳۹۸/۵/۲۳ 

    ۲۶ مرداد ۹۸ ، ۱۲:۲۱
    امام خمینی (رحمه الله) در کتاب اخلاقی «چهل حدیث» شفاعت را به اندازه هدایت یکسان می‌دانند. این سخن در پاسخ کسانی ‎‌است که شفاعت را مطلق می‌دانند.‌ امام خمینی می‌فرمایند: «شفاعت به قدر هدایت است، یعنی ما هر چقدر در این دنیا تلاش کنیم که هدایت شویم‌‎ ،‎‌این تلاش موجب می‌شود در آن دنیا به همین اندازه از ما شفاعت کنند.‌» 
    امام خمینی همچنین در کتاب «ره عشق» می‌فرمایند: «صراط آن دنیا در گرو اعمال همین دنیاست. یعنی هر قدمی را که ما در دنیا برمی‌داریم از دو حال خارج نیست؛ یا در راه هدایت است، یا در راه ضلالت. پس از همین جا ما داریم از پل صراط رد می‌شویم.» 

     

    کتاب دلیل آفتاب، صص ۱۷۰ - ۱۷۲، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۳

    ۱۶ تیر ۹۸ ، ۱۱:۴۲

    اگر از blog.ir خدمت می‌گیرید:

    ۱. در صفحه مدیریت وبلاگ، از فهرست سمت راست، گزینه "ویرایش CSS قالب فعلی" را انتخاب کنید.
    ۲. در نوار ابزار بالا کنار find واژه font را به لاتین جست‌وجو نمایید. ممکن است تعداد زیادی از آنها را بیابید.
    ۳. هر جا :
    font یا :font-family را دیدید ابتدای اسامی فونت‌ها نام قلم دلخواهتان (مثلاً Vazir) را به همراه یک کامای لاتین «,» وارد کنید.

    یا اینکه به جای مراحل ۲ و ۳ یعنی جست‌وجو و تغییرات متعدد، فقط متن دستوری زیر را در ابتدای CSS قرار دهید: 

    } *
    ;font-family: Vazir !important
    {

    عکس CSS قالب

    این در واقع دستور می‌دهد که صفحه وبلاگ با قلم دلخواه شما نمایش داده شود. (که در اغلب مواقع جواب می‌دهد.)

    ۴. حال به قسمت "ویرایش ساختار قالب فعلی" مراجعه و زیر خط <head> ، آخرین نسخه‌ی دستور قلم دلخواهتان را (که از   http://rastikerdar.github.io دریافت کرده‌اید) وارد و در نهایت تغییرات را ذخیره کنید. 

    عکس ساختار قالب

     

    دستور قلم وزیر:

    <link href="https://cdn.jsdelivr.net/gh/rastikerdar/vazir-font@v28.0.0/dist/font-face.css" rel="stylesheet" type="text/css" />

    دستور قلم ساحل: 

    <link href="https://cdn.jsdelivr.net/gh/rastikerdar/sahel-font@v3.4.0/dist/font-face.css" rel="stylesheet" type="text/css" />

    دستور قلم صمیم: 

    <link href="https://cdn.jsdelivr.net/gh/rastikerdar/samim-font@v4.0.5/dist/font-face.css" rel="stylesheet" type="text/css" />

    دستور قلم شبنم:

    <link href="https://cdn.jsdelivr.net/gh/rastikerdar/shabnam-font@v5.0.1/dist/font-face.css" rel="stylesheet" type="text/css" />

    و ... 

    ۱۱ تیر ۹۸ ، ۱۷:۳۹

    پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله : اَحَبُّ الاعمالِ اِلَی اللهِ الصَّلاةُ لِوَقتِها : محبوب‌ترین اعمال نزد خدا، نماز در وقت آن است.

    مراد از نماز اول وقت در توصیه‌های سلوکی، وقت فضیلت نماز است؛

    وقت فضیلت نماز صبح : از اذان صبح تا ۲۱ دقیقه بعد 

    وقت فضیلت نماز ظهر : از اذان ظهر تا ۷۰ دقیقه بعد 

    وقت فضیلت نماز مغرب : از اذان مغرب تا ۵۱ دقیقه بعد 

    اوقات فضیلت نمازهای عصر و عشا : بعد از اوقات فضیلت نمازهای ظهر و مغرب (تا سه و نیم ساعت پس از اذان ظهر و اذان مغرب) 

    هرچه نماز در زمان نزدیکتر به اول وقت خوانده شود، فضیلتش بیشتر است. 

    ۱۸ خرداد ۹۸ ، ۱۱:۵۴

    برای ایجاد امید و انگیزه، بسیار مهم است که هر کسی مراقب افکارش باشد. هر جا افکار ما برود، خودمان هم به دنبالش خواهیم رفت. ما باورهایمان را زندگی می‌کنیم. باورهای ما را هم حال و روز روزانه ما تشکیل می‌دهد؛ بنابراین با گفتن جملات انگیزشی فوق‌العاده، این جملات به تدریج ملکه ذهن شما می‌شود و تبدیل به مصداق بارز همان جملات خواهید شد.

    خواندن آن دسته از جملات انگیزشی که انسان‌های موفق بیان کرده‌اند، مسیرِ ذهنی ما را به سمت افکار نیرومند آنها پیش می‌برد و انگیزه‌ می‌دهد که به دنبال آنها برویم. توانایی ما برای با انگیزه بودن نه فقط به نفع خودمان است، بلکه بر اطرافیان ما نیز اثر می‌گذارد. چه مدیر باشید در گروه کارکنان و سرمایه‌گذاران شرکت ایجاد انگیزه می‌کنید و چه فردی در جمع خانواده یا دوستان، وقتی انگیزه خود را حفظ می‌کنید، همه‌ افراد در کنار شما رشد خواهند کرد.

    جملات انگیزشی با ما چه می‌کند؟ 

    انگیزش عاملی است برای افزایش اعتماد به نفس افراد و خلق ایده‌های نو. انگیزش به انسان‌ها حرکت و جهت می‌دهد و آنها را برای تحقق اهداف بزرگتر ترغیب می‌کند. انگیزش عاملی است که یادگیری، رشد، شخصیت و هیجان افراد را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. البته انگیزش و گفتن چند جمله انگیزشی قطعاً به تنهایی نمی‌تواند آنها را برای ایجاد و خلق ارزش آماده کند، اما عامل بسیار مهمی است که خیلی‌ها از آن غافل می‌شوند.

    جملات انگیزشی در هرم مازلو چطور تعریف می‌شود؟ 

    منشأ پیدایش انگیزش در افراد، نیازهای آنان است. افراد مختلف سطوح مختلفی از نیاز دارند. اگر می‌خواهیم انگیزش را در افراد به وجود آوریم، باید سطح نیازهای آنان را بشناسیم. همه افراد به‌ طور یکسان برانگیخته نمی‌شوند و هر یک در سطحی از نیازها قرار دارند که باید مورد توجه قرار گیرد. یکی از اساسی‌ترین این نیازها، نیاز به تحسین و احترام است که انگیزش در همین دسته جای می‌گیرد. بنابراین توصیه می‌کنیم برای چند ماه خود جملات انگیزشی فوق‌العاده را یادداشت کنید و هر روز دستکم تعدادی از آنها را با خود تکرار کنید. تکرار، مادر مهارت‌هاست. با تکرار کردن، همین جملات تبدیل به باورهای شما می‌شود. 

    ۲۲ دی ۹۷ ، ۱۵:۲۸

    القاب و صفات حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله علیها

    محدثه : ناقل حدیث پدر و برادر

    شفیعه : یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه 

    مهاجره : هجرت از مدینه به سوی برادرش ولی خدا 

    مبارکه : موجب برکات 

     

    برگرفته از سخنرانی دکتر ناصر رفیعی 

    ۲۷ آذر ۹۷ ، ۱۰:۱۳

    تربیت فرزند مثل پرورش گُل است. گل را آب می‌دهند و در نور می‌گذارند و همه‌ی زمینه‌ها را برای شکفتن آن فراهم می‌کنند تا خودش باز شود. اگر انسان بخواهد با دستش به باز شدن گل کمک کند و به آن شکوفایی مصنوعی بدهد، آن را خراب می‌کند. 

    کتاب حاضر بازنویسی گفتارهای آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی در بیش از ۷۰ جلسه «درس تربیت» با حضور دانشجویان علوم تربیتی است. این کتاب در پنج بخش تنظیم شده است

     

    بخش اول جهان بینی تربیتی

    بخش دوم دین و تعلیم و تربیت

    بخش سوم تربیت بر مبنای فطرت

    بخش چهارم عوامل تربیت

    بخش پنجم روش‌های سوء تربیتی

    در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

    پدر مجری و واسطه امر الهی در خانواده است. او از قِبَل خدای تعالی به کودکش نان می‌دهد. او از باب این که واسطه بین خدا و طفل است، باید مواظب باشد که کودک به رازق کنونی‌اش یعنی پدر جسور نشود، زیرا در صورت جسارت، این خطر در آینده به وجود می‌آید که به رازق اصلی‌اش یعنی خدا جسور شود. در طفولیت، پدر باید چنان با کودک رفتار کند که دوست دارد فرزندش در آینده با خدا چنین کند. روایتی نقل شده است که این مطلب را با ظرافت بیان می‌کند؛ می‌فرماید: «وقتی به بچه وعده‌ای دادید، به آن وفا کنید.» چرا؟ چون در طفولیت در حد فکر و درک خودش، به جای خدا پدر را رازق می‌داند. پدر اگر بتواند اعتماد فرزند را جلب کند، فرزندش را برای اعتماد به خدا آماده کرده است.

    کودک چون پدر را رازق می‌داند، خشیت و حرمت و جدی گرفتن پدر در این سن، خشیت و حرمت و جدی گرفتن خداست. پدر به امر خدا محترم می‌شود؛ پس سلب احترام از او هم سلب حرمت از خداست. شخصیت و ارزش و اعتبار پدر در ذهن طفل باید به نحوی پایه‌ریزی شود که برای طفل اطاعت کردن از او روان و سهل باشد.

     

    تربیت دینی کودک، محی‌الدین حائری شیرازی، صص ۱۶۱ و ۱۶۵ 

    ۲۹ آبان ۹۷ ، ۱۹:۰۴

    چرا سؤال داشتن لازم است؟

    اثر سؤال‌های ما و تأثیر جواب آنها بر زندگی ما؟ 

     

    صبح: 

    ـ امروز تمرکز من روی چه چیزی است؟ 

    ـ من به عنوان خلیفه خدا بر زمین، چه مسئولیتی دارم؟ 

    ـ برای تبدیل شدن به شخص مطلوب، چه چیزهایی باید یاد بگیرم؟ 

    ـ اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد، چه کارهایی هست که باید انجامشان دهم؟ 

     

     

    ارزیابی آخر شب: 

    ـ امروز چه چیز جدیدی یاد گرفتم؟

    ـ امورات و عملکرد امروزم چقدر در مسیر اهدافم بود؟ 

    ـ امروز چه اثری داشته‌ام؟ 

    ـ به کدام کار امروزم افتخار می‌کنم و از کدام کارم پشیمانم؟ 

     

    ۱. امروز چه چیزی یاد گرفتم؟

    ۲. عملکرد امروز من چگونه بود؟

    ۳. نحوه‌ی ارتباطات من در امروز چطور بود؟

    ۴. آیا امروز خلاقیت و ایده‌ای داشتم و آن را پیگیری کردم؟

    ۵. چه مسئولیت‌های اجتماعی را امروز به انجام رساندم؟

     

     

     

    برنامه‌ی فردای من چیست؟ (آخر شب) 

     

     

    همواره باید سعی کنی از یک نفر بهتر باشی؛ از شخصی که دیروز بودی.

     

    وقایع روزانه چه پیامی دارند؟ (اشاره به حدیث مؤمن به هر چه بنگرد، پند گیرد)

    زندگیِ با بصیرت و عبرت‌آموز از وقایع

     

     

     

     

    ۲۵ مرداد ۹۷ ، ۱۰:۵۵

           --------------------- Mitra  -----------------------

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨﴾ وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ ۚ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴿١٩

     

    ۱۴ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۰۴

    حسن ابن محبوب از حضرت امام صادق علیه السلام نقل می‌کند که به حضرت عرض کردم: آیا مؤمن بخیل می‌شود؟ 

    حضرت فرمودند: آری.

    عرض کردم: آیا ترسو هم می‌شود؟

    حضرت فرمودند: آری.

    عرض کردم: دروغ هم می‌گوید؟

    حضرت فرمودند: مؤمن ممکن است هر رذیله‌ای پیدا کند، مگر دروغ و خیانت در امانت. 

    بحارالانوار، جلد ۷۲ ، صفحه ۱۷۲

     

    ۱۴ مرداد ۹۷ ، ۰۸:۵۹

    نتیجه تصویری برای کتاب کارمند صالح

    کارمند صالح، حسین بافکار، قم، انتشارات مرکز پژوهش‌های اسلامی صداوسیما، ۱۳۸۴، ۱۲۶ صفحه. 

     

    ویژگی‌های کارمند توانمند :

    ۱. شایستگی شخصی در حل مسائل

    ۲. خودسامانی 

    ۳. ورود داوطلبانه به مسائل

    ۴. احساس مالکیت و مسئولیت نسبت به سازمان

    ۵. توان اثرگذاری بر نتایج

    ۶. خنثی کننده عوامل منفی

    ۷. تکلیف‌گرا

    ۸. توجه به نیاز مراجعان

    ۹. احساس مثبت به شغل خود

    ۱۰. تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها

     

    ۱۲ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۵۶

    ۱. نمایاندن اوج قساوت و ناجوانمردی دشمنان جبهه حق؛ در واقع حضرت سیدالشهدا با آشکار کردن مرزبندی حق و باطل و کنار زدن نقاب از چهره منافقانه دشمن، یک تنفر و تبرّی تاریخی از جبهه باطل ایجاد کرد.

    ۲. ظهور خالص‌ترین مراتب بندگی و صفات الهی در موقعیت مواجهه با بزرگترین بلاها؛ بلای عظیم کربلا علاوه بر آنکه موجب ترفیع و قرب غیرقابل تصور برای حضرت سیدالشهدا شد، ابواب رحمت واسعه الهی را نیز برای تمام عوالم وجود گسترد.

    ۳. تحقق وعده نصرت الهی؛ انتشار و گسترش روزافزون پیام امام حسین علیه‌السلام و در مقابل، نفرت از جبهه باطل، چیزی جز نصرت الهی و پیروزی جبهه حق نیست.

     

    حجت الاسلام مسعود عالی، ۱۳۹۳/۸/۱۳ (روز عاشورا)

    ۱۲ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۲۸

    نوروز یعنی روز نو، روز تازه! در فرهنگ ایرانی، نوروز به نخستین روز سال و اولین روز بهار اشاره دارد. روزی که طبیعت پوست می‌اندازد، تولد دوباره‌اش را جشن می‌گیرد و ما تجلی بهشت بر زمین را به نظاره می‌نشینیم. با نگرشی درست نسبت به نوروز می‌توانیم در تقویم زندگی‌مان هر روز را به نوروز تبدیل کنیم.

    ای خواجه چه جویی ز شب قدر نشانی        هر شب شب قدر است اگر قدر بدانی

    هر روز می‌تواند نوروز باشد اگر با نگاهی تازه، چشمانی شسته و گرد و غبار گرفته به هستی بنگریم. زیرا هستی برای شما همان چیزی است که شما هستید!!

    اگر می‌خواهید هر روز زندگی‌تان نوروز باشد توصیه می‌شود راهکارهایی را به کار ببندید.

    راهکارهای موثر برای تبدیل هر روز به نوروز :

     

    ۱.به قانون رشد مستمر متعهد باش

    خودت را متعهد کن امروزت با دیروز متفاوت باشد و این تفاوت را هرچند اندک با فراگیری نکته‌ای تازه، انجام کاری جدید و برداشتن قدمی نوآورانه به وجود آور. هر روز می‌تواند نوروز باشد اگر امروزت بهتر از دیروز باشد. نوروز یعنی یک روز را ۳۶۵ بار تکرار نکنیم!

     

    ۲. افکار موثر و تازه را بیازما 

    جهان از فکر خلق بیش است          ولی هر کس اسیر فکر خویش است

    انسان عامل و علت شناخت جهان است. ما جهان مادی را با حواس پنجگانه و دنیای معنا را با نگرش‌ها و اندیشه‌های خود ادراک و تحلیل می‌کنیم. اگر اندیشه‌های کهنه ناکارآمد و نگرش‌های منسوخ گذشته را کنار بگذاریم، دنیا برای ما بدیع و تازه و سرشار از امکانات و فرصت‌های بکر خواهد شد.

    نوروز روزی است که از قفس تنگ افکار محدود کننده گذشته خارج می‌شویم و با اندیشه‌های مثبت اما واقع گرایانه در آسمان زندگی به پرواز درمی‌آییم.

     

    ۳. بخشش و فراموش کن 

    دلخوری، کینه و رنجیدگی مزمن یعنی زندگی در گذشته. زندگی در دیروزهایی که مدت‌هاست به پایان رسیده است. دیگران را ببخش و تلخی‌های گذشته را به فراموشی بسپار. دلت را خالی کن. نوروز یعنی خانه تکانی دل. نوروز یعنی دل بی‌کینه داشتن. زمانی که تصمیم می‌گیری نگاه گذشته محورت را کنار بگذاری و به آینده طلایی بنگری که انتظارت را می‌کشد، نوروز را به زندگی‌ات فرا خوانده‌ای.

     

    ۴. خطا ها را متوقف کن 

    چه خوب است گاهی از خودمان بپرسم "آیا از وضعیت زندگی‌ام راضی هستم؟ چه مشکلات و بن‌بست‌هایی در زندگی‌ام وجود دارد؟ برای برون رفت از شرایط نامطلوب موجود از چه راهبردهایی اکنون استفاده کرده‌ام؟ آیا این راهکارها موثر بوده‌اند؟ در صورت ناکارآمد بودن اقداماتم چه راه حل‌ها و طرح‌های نوینی وجود دارد که می‌توانم از آنها بهره ببرم؟"

    بازنگری و باز اندیشی کلید توقف رویکردهای اشتباه و حل خلاقانه مسائل زندگی است. نوروز یعنی دستت را در سوراخی که یک بار از آن گزیده شده‌ای، فرو نکنی!

    نوروز روزی است که خطاها و روش‌های نادرست دیروزت را تکرار نکنی. نوروز یعنی نشان دادن تابلوی ایست به تمامی خطاهای در حال انجام!

     

    ۵. رفتارهای خودشکن را کنار بگذار 

    عادت‌های فردی یکی از نیروهای تاثیرگذار بر رفتار انسانی است. رفتارهای مخرب و ناسازگارانه یا همان عادت‌های ناپسند ما، یکی از عوامل مهم فرسایش زندگی و فرو رفتن در قهقرای پوسیدگی و کهنگی است. نوروز روز رهایی انسان از بند الگوهای ناسالم رفتاری است.

     

    ۶. همیشه برای دلسرد شدن زود است 

    گاهی انسان در مسیر زندگی دچار سکون و یخ زدگی می‌شود و کوران ناامیدی متوقفش می‌کند. احساس درماندگی نشان می‌دهد که فرد به این نتیجه تلخ رسیده که تلاش‌هایش بی‌نتیجه مانده است و اقداماتش تاثیری بر شرایط ندارد.

    انسان‌های خوش‌بین بن‌بست‌ها و موانع را موقتی می‌دانند و افراد بدبین مشکلات را همیشگی تصور می‌کنند.

    هر بهاری به ما می‌آموزد که هیچ زمستانی جاودانه نیست. نگاه نوروزی یعنی نگاه امیدوار به آینده، نگاهی که در تنگناها به ما می‌گوید: 

    گرچه شب تاریک است..            اندکی صبر سحر نزدیک است ..

    نوروز یعنی آغازی دوباره، یعنی وقتی برای پنجمین بار افتادی برخیز و برای ششمین بار به راهت ادامه دهی ..

     

    ۷. از منطقه امن زندگی‌ات خارج شو 

    هرچند کشتی در بندر از امنیت کافی برخوردار است، اما کشتی‌ها برای این ساخته نشده‌اند! همیشه دو انتخاب وجود دارد:

    بندر و دریا. بندر نماد منطقه آرامش، ثبات و امنیت است و دریا سمبل کشمکش، تحول هیجان ماجراجویی و تازگی. مزیت انتخاب‌های ساده و سکونت در مناطق بی‌خطر آرامش ظاهری و مواجه شدن با تغییر و چالش است. اما به نظر می‌رسد با این انتخاب‌ها فرصت‌های رشد و شکوفایی هم از ما گرفته می‌شود. اتفاق‌های بی‌مانند نتایج و دستاوردهای قابل ملاحظه و دلخواه از طریق تن دادن به خطر و استقبال از تجربه‌های تازه به دست می‌آید.

    نوروز را بی‌جهت در تقویم‌ها و سالنامه‌ها جستجو نکن! منتظر بهار نباش، بهاری شو ... 

    روزی که انسان بهتری از دیروزت باشی، نوروز تو از راه رسیده است.

    روزی که بالنده‌تر از گذشته باشی، روز نو است.

    با کمک نیروی خلاقه درونی‌ات هر روز را به روزی تازه در زندگی‌ات تبدیل کن.

    روزی که عادت‌های ناپسندت را کنار گذاشتی، روزی که الگوهای سالم رفتاری را در پیش گرفتی و... نوروز است. 

    نوروز یعنی تغییر ... تغییری که از درون آغاز می‌شود ...

    منبع : مجله راز

    ۰۶ تیر ۹۷ ، ۱۲:۵۱

    آیت‌الله سیدعلی قاضی طباطبایی در پاسخ به اصرار طالبان سیر و سلوک و عرفان، فرمود: 

    به آنچه از نیکی می‌دانی درست عمل کن، در نهایت سعی و دقت، بدان که تو عارف خواهی بود.

     

    نماز اول وقت

    علامه طباطبایی و آیت‌الله بهجت از ایشان (آیت‌الله قاضی) نقل می‌کنند که می‌فرمود: 

    اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد، مرا لعن کند. 

     

    دستورالعمل کامل

    آیت‌الله قاضی در پاسخ به نامه‌ی علامه طباطبایی که خواهان دستورالعمل کامل سیر الی‌الله شده بود، نوشت:‌ 

    دستورالعمل، قرآن کریم است. فیه دَواء کُلّ داءٍ و شِفاءً کُلّ عِلَّه و دَوا کُلّ غَلِه، علماً و عملاً و حالاً. آن قرة العیون مخلصین را همیشه جلوی چشم داشته باشید و با آن هادی طریق مقیم و صراط مستقیم سیر نمایید و از جمله سیرهای شریف آن قرائت است به حسن صورت و آداب دیگر، خصوص در بطون لیالی ... 

     

    کلید سعادت 

    حضرت آقا! تمام این خرابی‌ها که از جمله است وسواس و عدم طمأنینه، از غفلت است و غفلت کمتر مرتبه‌اش غفلت از اوامر الهیه است ... و سبب تمام غفلات، غفلت از مرگ است و تخیل ماندن در دنیا. پس اگر می‌خواهید از جمیع ترس و هراس و وسواس ایمن باشید، دائماً در فکر مرگ و استعداد لقاء الله تعالی باشید و این است جوهر گرانبها و مفتاح سعادت دنیا و آخرت؛ پس فکر و ملاحظه نمایید چه چیز شما را از او مانع و مشغول می‌کند، اگر عاقلی! 

     

    نماز شب 

    علامه طباطبایی می‌فرمود، چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه‌گاهی به محضر آقای قاضی شرفیاب می‌شدم، تا یک روز در مدرسه‌ای ایستاده بودم که ایشان از آنجا عبور می‌کردند. چون به من رسیدند دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند، دنیا می‌خواهی نماز شب بخوان، آخرت می‌خواهی نماز شب بخوان! 

    ۳۱ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۱۰

    چهل شاخصه جوان مؤمن انقلابی از دیدگاه رهبر انقلاب آیت‌الله خامنه‌ای : 

    ۱. خود را مدیون اسلام و انقلاب می‌داند.

    ۲. مؤمن به انقلاب و مبانی آن است.

    ۳. به آینده انقلاب و نظام اسلامی امیدوار است.

    ۴. دوستدار انقلاب و نظام اسلامی است.

    ۵. معتقد به آرمان‌های انقلاب است.

    ۶. مبانی جمهوری اسلامی را می‌داند.

    ۷. خودش را برای همه میدانهای مورد نیاز انقلاب (سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی) آماده می‌کند.

    ۸. پیشتاز حرکت‌های انقلابی است.

    ۹. در راه تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی ثابت قدم است.

    ۱۰. در صف اول دفاع از آرمان‌ها و ارزش‌های انقلابی حضور دارد.

    ۱۱. رابطه خود را با امام و آرمان‌هایش پیوسته حفظ می‌کند.

    ۱۲. معتقد به استقلال فکری، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است.

    ۱۳. خودش را برای مسئولیت‌های بزرگ آماده می‌کند.

    ۱۴. به دنبال کسب آگاهی سیاسی و بصیرت است.

    ۱۵. تاریخ معاصر را خوب می‌داند.

    ۱۶. نسبت به دشمنی‌های دشمنان حساس و خروشناک است.

    ۱۷. به دنبال کسب علم و دانش است.

    ۱۸. نسبت به محیط پیرامونی خود حساس، فعال و اثرگذار است.

    ۱۹. به دنبال وحدت و همافزایی در جامعه است.

    ۲۰. کار و تفکراتش اسلامی و انقلابی است.

    ۲۱. با اطرافیان خود مجادله احسن دارد.

    ۲۲. خوشبین به فرهنگ اسلامی است.

    ۲۳. خوش روحیه است.

    ۲۴. باهوش است و نمی‌گذارد به نام امر به معروف از او سوء استفاده نمایند.

    ۲۵. امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه شرعی و انقلابی خود می‌داند.

    ۲۶. اخلاص در امور را سرلوحه خود قرار می‌دهد.

    ۲۷. پرانگیزه و مطالبهگر است.

    ۲۸. پایبند به تعلقات معنوی، خانوادگی و میهنی است.

    ۲۹. با منطق محکم مسئولین را نقد می‌کند.

    ۳۰. نظام سلطه را با همه ابعاد و لایه‌هایش می‌شناسد.

    ۳۱. مقید به کار تشکیلاتی است.

    ۳۲. قانونگراست.

    ۳۳. دلش نورانی است. 

    ۳۴. رابطه قلبی و معنوی خود را با خداوند تقویت می‌کند.

    ۳۵. اهل قرآن است.

    ۳۶. اهل دعا و مناجات با خداست.

    ۳۷. اهل اعتکاف است.

    ۳۸. میانهرو است؛ افراط و تفریط نمی‌کند.

    ۳۹. از طعنه و بدگویی دیگران نمی‌هراسد.

    ۴۰. عدالتخواه است.

     

    ۳۱ خرداد ۹۷ ، ۰۹:۲۹

    حدیث "عنوان بصری" دستورالعملی ارزشمند برای پیروان طریق ائمه علیهم‌ السلام است تا با درک مفاهیم و عمل به محتوای آن، از هواهای نفسانی پیراسته شوند و به علم و معرفت حقیقی دست یابند. 

     

    امام جعفر صادق علیه‌ السلام در حدیثی خطاب به عنوان بصری فرمود: 

     

    «علم نوری است در قلب کسی که خدا خواهان هدایت اوست، پس اگر طالب علمی، اول در نفس خودت حقیقتِ عبودیت را جست‌وجو کن و علم را با عمل به آن طلب کن. 

     

    حقیقت عبودیت سه چیز است: 

     

    ۱. عبد برای خود مالکیتی قائل نیست؛ داشته‌هایش را امانت خدا می‌داند و آنها را در جایی می‌نهند که خدا امر کرده است.

     

    ۲. عبد مدبر امور را خدا می‌داند.

     

    ۳. مشغولیت عبد معطوف به انجام اوامر و پرهیز از نواهی الهی است. 

     

     

    همچنین تو را به نُه چیز توصیه می‌کنم؛ 

    تربیت و تأدیب نفس، (۱) چیزی را که بدان اشتها نداری مخور، (۲) چون خواستی بخوری از حلال بخور و (۳) یک سوم برای غذا و یک سوم برای نوشیدنی و یک سوم برای تنفس اختصاص ده. 

     

    حلم و بردباری، (۱) اگر کسی به مجادله خواندت، سکوت کن، (۲) اگر دشنامت داد، طلب مغفرت کن، و (۳) اگر تهدیدت کرد، نصیحت و خیرخواهی کن. 

     

    علم و دانش، (۱) آنچه را نمی‌دانی از علما بپرس، (۲) هرگز سؤالی را از باب به لغزش انداختن نپرس و (۳) خودبین و خودرأی مباش.»  

     

    ------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    [۱]  مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱، ص۲۲۴، موسسه الوفا، بیروت، ۱۴۰۴هـ ق

    ۲۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۹:۰۰

    نماز را در اول وقت بخوان ، شاید آخرین دیدار دنیایی‌ات با خدا باشد. 

    کسی را تحقیر نکن ، شاید محبوب خدا باشد. 

    از هیچ غمی ناله نکن ، شاید امتحان خدا باشد. 

    دلی را نشکن ، شاید خانه خدا باشد. 

    از هیچ عبادتی دریغ نکن ، شاید کلید رضایت خدا باشد. 

    هیچ گناهی را کوچک نشمار ، شاید موجب دوری از خدا باشد. 

    امید را از کسی نگیر ، شاید تنها بهانه‌ی زندگی‌اش باشد. 

    ۱۳ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۰۳

    علامه محمدتقى جعفرى چه در ایام طلبگى و چه پس از آن، چنان مطالعه مى‌کردند که از اطراف غافل مى‌شدند. ایشان نقل مى‌کردند هنگام تحصیل در مدرسه صدر در نجف روزى نزدیک به ظهر در حجره‌اى آبگوشتى بر سر چراغ بار گذاشتم و بعد مشغول مطالعه شدم. پس از چندى ناگهان متوجه شدم طلاب مدرسه در حال شکستن درب حجره هستند. با سرعت در را باز کردم و با حالت اعتراض خطاب به آنان گفتم من مشغول مطالعه هستم، چرا مزاحم مى‌شوید. در همین حین به ناگاه متوجه شدم که تمامى حجره را دود گرفته و طلاب به تصور اینکه حجره من آتش گرفته، براى کمک و نجات من آمده‌اند. من از فرط توجه به مطالب مورد مطالعه چیزى متوجه نشده‌ بودم. 

    عشق ایشان به مطالعه و تحقیق تا آخرین روزهاى حیاتشان نمایان بود. برخى افراد که تازه در مسیر تعلّم و دانش آموزى قدم گذارده بودند، هنگامی که در مراجعه به استاد از ایشان مى‌خواستند راجع به شیوه درس خواندن به آنان رهنمودى بدهند، پاسخ مى‌دادند "درس خواندن تنها با عشق میسّر است." 
    (به نقل از على‌رضا جعفرى، فرزند علامه) 
     
    ۱۰ دی ۹۶ ، ۱۵:۰۴

    تا به حال چند بار برای خودتان برنامه‌‌ریزی کرده‌اید، چند بار کاری را شروع کرده اما به اتمام نرسانده‌اید، چند بار تصمیم گرفته‌اید که مکالمه زبان، کلاس موسیقی و ورزش را به طور جدی شروع کنید اما بعد از مدتی بی‌تفاوت شده‌اید و آن‌ها را رها کرده‌اید...

     

     

    اگر شما هم از این دسته افراد هستید بهتر است یک بار به جای برنامه‌ریزی بنشینید و فکر کنید که چرا برنامه‌هایتان عملی نمی‌شود. این‌که هر روز قصد انجام کار بزرگی را دارید، یا هر روز یک ایده جدید دارید برای شما امتیازی محسوب نمی‌شود، مهم این است که دست به کار شوید و ایده‌هایتان را عملی کنید.

    توصیه‌های زیر شما را در عملی کردن برنامه‌هایتان یاری خواهد کرد.

     

    ۱- چند کار را با هم شروع نکنید. 

    ممکن است شما بعد از خواندن یک کتاب یا مقاله، حرارت زیادی برای برنامه‌ریزی داشته باشید و شروع به برنامه‌ریزی کنید، اما توجه داشته باشید که گنجاندن کارهای متعدد و سنگین و گاهی خارج از توانتان خصوصاً برای شروع کار، شما را دچار سرخوردگی خواهد کرد.

     

    ۲- دلایل شما برای انجام کار کافی و منطقی باشد.

    دلایل کافی شما را ملزم به انجام برنامه‌هایتان می‌کند. سعی کنید برای انجام کارهایتان دلایلی بیابید.

     

    ۳- همه را باخبر نکنید.

    اگر می‌خواهید کاری شروع کنید، لزومی ندارد همگان باخبر شوند، چون در این صورت شما مجبورید نظرات موافقان و مخالفان را تحلیل کنید و این انرژی زیادی از شما می‌گیرد. اندکی صبر کنید وقتی کارهایتان عملی شد همه باخبر می‌شوند.

     

    ۴- ترس نداشته باشید.

    هیچ وقت از بدیع بودن برنامه‌هایتان نهراسید. موفق کسانی هستند که از خطور افکار بدیع استفاده کرده و آن‌ها را عملی کرده‌اند. از انتقادهای دیگران هم نترسید. انتخاب کنید می‌خواهید بایستید و انتقادی نشنوید یا می‌خواهید بدوید و مورد انتقاد باشید. آیا می‌خواهید عمری در آرزوی دویدن، به خاطر ترس از انتقاد،‌ بخزید!؟ فراموش نکنید که همیشه مسیری که ارزش پیمودن دارد پر از مانع است.

     

    ۵- پیش از ظهور کار منتظر ظهور مهارت نباشید.

    برای بهره‌برداری از کارها شناخت کامل آن‌ها لازم نیست. فقط کافی است شروع کنید. این مساله ناشی از غرور شماست که می‌خواهید هنگام شروع کاری آن را با مهارت انجام دهید. تنها راه کسب مهارت این است که در کاری مدت‌ها بی‌دست و یا سرگردان باشید و صدها اشتباه از شما سر بزند.

     

    ۶- زنجیرها را پاره کنید.

    عادت‌ها زنجیر‌هایی هستند که مانع عملی شدن برنامه‌هایتان می‌شوند. اگر شما به تنبلی عادت کرده‌اید بیماری خاصی ندارید، فقط یک الگوی ذهنی را مرتب تکرار می‌کنید. برای برطرف کردن عادت کافی است این الگو را به هم بزنید، افکارتان را عوض کنید و حتماً می‌دانید که تنها دو گروه نمی‌توانند افکارشان را عوض کنند ”دیوانگان تیمارستان و مردگان گورستان“.

    بسیاری از رفتارهای ما پاسخ‌هایی هستند که از پیش در ذهن ما برنامه‌ریزی شده‌اند. در واقع ما به آن‌ها عادت کرده‌ایم، پس انتخاب کنید که آیا می‌خواهید به چیزی عادت کنید؟ عملی شدن کارهایتان یک رمز دارد و رمز آن ”همین الان“ است. یک برنامه عملی برای شروع کارهایتان این است که به جمله بالا عادت کنید. عادت هم با تکرار حاصل می‌شود. رابطه بین جمله بالا و عمل خود را حفظ کنید، یعنی به محض این‌که تصمیم به انجام کاری گرفتید آن را عملی کنید. برای شروع بهتر است از کارهای جزیی و کوچک شروع کنید. مثلا تصمیم بگیرید به محض این‌که ساعت زنگ‌ زد از خواب بیدار شوید و این کار را انجام دهید. تا می‌توانید فاصله بین قصد و انجام را کم کنید و به تصمیمات بزرگ‌تر بسط دهید تا به جایی برسید که هر موقع قصد انجام کاری را داشتید ”همین الان“ از ضمیر ناخودآگاه شما به خودآگاه راه پیدا کند و برنامه‌هایتان عملی شود.

    یادتان نرود هر چه بیشتر طفره بروید و تلاش برای تحقق رویاهایتان را به تعویق بیندازید اعتماد به نفس و انگیزه کمتری خواهید داشت و هراس از این‌که نتیجه نگیرید بیشتر می‌شود. پس از ”همین الان“ شروع کنید.

     

    منبع : مهدی جاوید، مجله اینترنتی موفقیت 

    ۲۰ آذر ۹۶ ، ۱۰:۰۲

    علامه سید محمدحسین طباطبایی : ما بزرگترین و مهمترین کاری که در عالم داریم و هیچ کاری از اطوار و شئون زندگی ما مهمتر از آن نیست، این است که خودمان را درست بسازیم. 

     

                                                                   * * *

    شعری از حافظ که علامه طباطبایی همواره زمزمه می‌کردند: 

                                 « کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش 

                                                       کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟! »

     

                                                                   * * *

    عرض کردم آقا، در یک جمله برایم عصاره همه‌ی معارف اسلام را بیان کنید!
    خنده ملیحی کرد و فرمود: خلاصه دین و قرآن "بسم الله الرحمن الرحیم" است. 
    رحمان باش با همه‌ی آفریده‌های خدا و رحیم باش با مؤمنان. غایت دین مهربانی است. 

     

    ۲۵ آبان ۹۶ ، ۱۵:۴۱

    از سلمان فارسی روایت شده است که رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمود: «انا مدینة العلم و علی بابها». خوارج وقتی این حدیث را شنیدند به علی ابن ابی‌طالب (علیه السلام) حسد ورزیدند. از این رو ده نفر از سران خوارج گرد آمدند و گفتند: یک سؤال واحد را هر یک از ما تک تک از علی (علیه السلام) بپرسد تا ببینیم چگونه به ما جواب می‌دهد. اگر به هر یک از ما جواب یکسانی داد، معلوم می‌شود که او علمی ندارد.


    یکی از آنان آمد و گفت: یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟

    امام علی (ع) در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاء است و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و عاد و شداد.
    آن مرد نزد دوستانش رفت و این جواب را به آنان گفت.


    نفر دوم برخاست نزد ایشان آمد و همان سؤال را پرسید.

    امام علی (ع) پاسخ داد: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت را تو باید حفظ کنی، ولی علم تو را حفظ می‌کند.

    او نیز این جواب را به دوستانش خبر داد.


    سومی برخاست، آمد و پرسید: ای علی علم بهتر است یا ثروت؟

    امام علی (ع) فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!
    او نیز نزد دوستانش برگشت و جواب را به آنان گفت.


    چهارمی آمد و پرسید: ای علی علم بهتر است یا ثروت؟

    امام علی (ع) فرمود: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.
    او نیز نزد دوستانش برگشت و جواب را به آنان خبر داد.


    پنجمی آمد و پرسید: ای علی علم بهتر است یا ثروت؟

    امام علی (ع) فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص ثروتمند را بخیل و لئیم می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.
    او هم نزد دوستانش برگشت و جواب را اطلاع داد.


    ششمی آمد و پرسید: ای علی علم بهتر است یا ثروت؟

    امام علی (ع) فرمود: علم بهتر است؛ زیرا این ترس وجود دارد که مال را دزد ببرد، ولی ترسی از دستبرد به علم وجود ندارد.

    او نیز نزد دوستانش برگشت و جواب را به آنان گفت.


    هفتمی آمد و پرسید: ای علی علم بهتر است یا ثروت؟

    حضرت جواب داد: علم بهتر است؛ زیرا مال با گذر زمان فرسوده و کهنه می‌شود، ولی علم کهنه نمی‌شود و دچار آفت نمی‌گردد.

    او هم نزد دوستانش برگشت و جواب را اطلاع داد.


    هشتمی برخاست، آمد و پرسید: ای علی علم بهتر است یا ثروت؟

    امام علی (ع) جواب داد: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت فقط تا هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.
    او نیز نزد دوستانش برگشت و جواب را اطلاع داد.


    نفر نهم برخاست و پرسید: ای علی علم بهتر است یا ثروت؟

    حضرت جواب داد: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.
    او هم نزد دوستانش برگشت و جواب را خبر داد.


    نفر دهم آمد و پرسید: ای علی علم بهتر است یا ثروت؟

    امام علی (ع) فرمود: علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند.

    او هم نزد دوستانش برگشت و جواب را به آنان خبر داد.


    آنگاه سؤال کنندگان همگی آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌ که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام علی ابن ابی‌طالب (ع) را شنیدند که می‌گفت: به خدا سوگند اگر تمام مردم تا پایان عمرم همین سؤال را از من می‌پرسیدند، آزرده و خسته نمی‌شدم و به هر یک از آنان جوابی غیر از جواب دیگری می‌دادم تا ابد و این از لطف و نعمت خدا بر ماست.



    منبع: کشکول شیخ یوسف بحرانی، ج۱، ص۲۷. به نقل از امام علی‌بن‌ابی‌طالب، ص۱۴۲.

     

    ۲۰ مهر ۹۶ ، ۱۰:۵۸
    رسول اکرم صلوات‌ الله‌ علیه فرمودند خواب بر هفت قسم است؛

    ۱- خواب غفلت؛ و آن خوابیدن در مجلس ذکر است. 
    ۲- خواب عقوبت؛ و آن خواب در وقت نماز است. 
    ۳- خواب لعنت؛ و آن خواب بعد از نماز صبح (تا طلوع آفتاب) است. 
    ۴- خواب شقاوت؛ و آن خوابیدن در وقت صبح است. 
    ۵- خواب حسرت؛ و آن خواب در شب جمعه است. 
    ۶- خواب راحت؛ و آن خواب در وسط روز است. 
    ۷- خواب رخصت؛ و آن خواب بعد از نماز عشاء است. 
     
    (مواعظ العددیه ص ۳۲۱) 
    ۰۷ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۲۳

    شاید تاکنون تصوّر می‌کردیم داشتن سواد یعنی یادگیری خواندن و نوشتن، اما با پیشرفت برق آسای تکنولوژی به خصوص در دهه‌های اخیر نیاز است که تجدیدنظری در نوع سوادمان داشته باشیم. سوادی که از آن یاد می‌شود در واقع بهترین واکنش ما را به اتفاقات روزمره و مواجه با شرایط مختلف نشان می‌دهد.

    سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) برای قرن ۲۱ انواع سواد را در شش دسته تقسیم‌بندی کرده است.

    ١- سواد عاطفی

    توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده، همکاران، مشتریان، رقبا و دوستان، به نحوی شایسته.

    ٢- سواد ارتباطی 

    توانایی برقراری ارتباط و تعامل با تمامی اعضای جامعه، شامل آداب معاشرت و روابط اجتماعی بهینه.

    ٣- سواد مالی

    توانایی مدیریت اقتصادی درآمد، یعنی دانش گردش نقدینگی، سرمایه گذاری، و مدیریت هزینه.

    ٤- سواد رسانه‌ای 

    توانایی تشخیص راستی و درستی اخبار و دیگر پیام‌های رسانه‌‌ها.

    ٥- سواد آموزش و پرورش

    توانایی تربیت فرزندان شایسته و نیز برنامه‌ریزی برای آموزش و پرورش کارکنان بایسته

    ٦- سواد رایانه‌ای 

    توانایی استفاده از مهارت‌های هفت‌گانه رایانه یا ICDL

    ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۵۶

    عوامل ایجاد اختلاف بین زن و شوهر : 

    ۱- زندگی مشترک با والدین 
    ۲- رازگویی 
    ۳- فشار کار زن و مرد شاغل 
    ۴- سوء تفاهم‌ها
    ۵- استفاده از اهرم فشار
    ۶- نصیحت‌های پی در پی 
    ۷- تفاوت مبانی در زندگی و تربیت و ...
    ۸- سرد مزاجی زن و مرد 
    ۹- تعریف زن از مردی غیر از شوهرش و بالعکس 
    ۱۰- یادآوری خواستگاران پیشین 
    ۱۱- توجه مادی مرد به نزدیکان 
    ۱۲- حساسیت زیاد زن به نزدیکان شوهر 
    ۱۳- ارتباط با دوستان مجردی در خانه 
    ۱۴- افشای عیوب 
    ۱۵- ارتباط فامیلی ناهمگون 
    ۱۶- بحث‌های سیاسی 
    ۱۷- خسّت 
    ۱۸- دروغ
    ۱۹- پنهان‌کاری
    ۲۰- لجاجت 
    ۲۱- خودبینی و تحقیر دیگری
    ۲۲- بی‌انضباطی 
     
    عوامل ایجاد محبّت بین زن و شوهر : 
    ۱- توجه به نقاط مثبت یکدیگر 
    ۲- خوب سخن گفتن 
    ۳- خوب گوش کردن
    ۴- گفتگوی صمیمانه 
    ۵- عذرخواهی 
    ۶- حمایت مرد از زن 
    ۷- درک موقعیت مرد 
    ۸- توجه مرد به زن هنگام ورود به خانه و باعلکس 
    ۹- سازگار 
    ۱۰- بودن کنار خانواده 
    ۱۱- توجه مرد به زن در ایام ویژه 
    ۱۲- سپاسگزاری از هم 
    ۱۳- مطرح کردن نیازها
     
    ۱۰ تیر ۹۶ ، ۱۵:۳۰

    هدفمند مطالعه کنید ؛ در این صورت، برای تحقق هدفتان از مطالعه، برنامه مطالعه نیز تدارک خواهید دید.  

     

    در این دوران بسیاری از مردم برای لذت بردن مطالعه نمی‌کنند. دلایل زیادی برای این وجود دارد. برخی از مردم معتقدند که مطالعه کردن زمان زیاد یا تلاش زیادی لازم دارد. دیگران ممکن است هرگز از مطالعه کردن در مدرسه لذت نبرده باشند و نمی‌توانند تصور کنند که این کار می‌تواند یک سرگرمی باشد.  برخی ممکن است با محیطی که عشق به خواندن را پرورش می دهد مواجه نشده باشند. به هر حال مطالعه تا حد زیادی می تواند تجربه زندگی شما را افزایش دهد و راه هایی برای لذت بردن از آن وجود دارد . جورج مارتین نویسنده کتاب تاج و تخت می گوید: شخصی که مطالعه می کند هزار بار زندگی می کند قبل از اینکه بمیرد ولی شخصی که  هیچگاه مطالعه نمیکند تنها یک بار زندگی می کند.

     

    ۱ - چرا شما می‌خواهید مطالعه کنید. مردم به دلایل زیادی مطالعه می کنند. قبل از اینکه کتابی را انتخاب کنید ببینید با مطالعه به چه چیزی می خواهید برسید. برخی از مردم برای یادگیری مهارت های جدید کتاب می خوانند مانند زبان برنامه نویسی کامپیوتر، مهارت شکار و غیره. برخی دیگر از داستان ها لذت می برند چه داستانی یا زندگینامه که آنها را به زمانهای دیگر، جهان دیگر و شرایط دیگری می برد. ابتدا به آنچه که در نهایت می خواهید با مطالعه به آن برسید فکر کنید.

     

    ۲ - آنچه می‌خواهید بخوانید را تعیین کنید. وقتی شما بدانید که می خواهید چیزی یاد بگیرید ، سرگرم شوید یا چیز دیگری شما می توانید بر اساس پاسخ خود نوع کتاب را مشخص کنید. برای مثال اگر بدانید که یک داستان سرگرم کننده می خواهید بین شعر، ادبیات عمومی و خاطرات محدود نمی شوید. همه آنها می توانند یک داستان سرگرم کننده ارائه دهند. سعی کنید یک جستجو در اینترنت برای یافتن لیست کتاب های مشهور در موضوع مورد نظر تان انجام دهید.

     

    ۳ -شما فکر می کنید از چه نوعی بیشتر لذت می برید. شما می توانید مطالعه خود را به سبکی که دوست دارید محدود کنید. اگر شما ادبیات عمومی را انتخاب کردید برای مثال می توانید بین سبک های ترسناک، علمی تخیلی، فانتزی، عاشقانه، مرموز و یا کتاب های واقع گرا را انتخاب کنید.

     

    ۴- حتی در یک سبک خاص، سبک یک نویسنده خاص ممکن است کار برای شما به صدای خاصی منجر شود. این می تواند به زمانی که کتاب نوشته شده، لحن، نقطه نظرات و یا دلایل دیگر باشد.اگر شما موضوع کتابی را دوست نداشتید فکر کنید به چه دلایلی دوست نداشتید.

     

    ۵ -بین مطالعه کردن و دیگر علایق خود ارتباط برقرار کنید. شما ممکن است مسائل اجتماعی یا موضوعات دیگر را دوست داشته باشید بنابراین کتاب هایی را پیرامون این  مسائل بیابید.

     

    ۶ -کتاب هایی را که دوست ندارید کنار بگذارید. گاهی اوقات افراد احساس می کنند باید یک کتاب را تمام کنند حتی زمانی که آن را دوست ندارند. شما تنها به خواندن خود ادامه می دهید ولی از آن لذت نمی برید مانند وقتی که تلاش می کنید یک رمان ۳۰۰ صفحه ای را به پایان برسانید در صورتی که آن را دوست ندارید. بسیاری از کتاب ها آهسته مردم را با شخصیت های داستان درگیر می کنند اما در بعضی کتابها تا صفحات ۵۰-۷۵ نیز هیچ کششی در شما برای خواندن آن نیست بنابراین خواندن بقیه آن جالب نیست.

     

    ۷ -به یاد داشته باشید مطالعه کردن عمیقا شخصی است. خواندن رقابت نیست بلکه کاملا شخصی و یک کار ذهنی است. هیچ دلیلی وجود ندارد که شما به خاطر اینکه علاقه مند نیستید درباره برنده جایزه رمان صحبت کنید احساس گناه بکنید. نباید درباره آنچه که دوست دارید احساس خجالت بکنید مثلاممکن است شما فقط رمان های عاشقانه را دوست داشته باشید آنچه را دوست دارید بخوانید و خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.

     

    علاقه خود را به مطالعه پرورش دهید.

     

    ۱ -یک محیط مطالعه خوب ایجاد کنید. جایی که ساکت و آرام است پیدا کنید. شما حتی می توانید یک گوشه اتاق خود را پیدا کنید. از عواملی که حواس شما را پرت می کنند دوری کنید چرا که برای مطالعه به تمرکز نیاز دارید.برای بسیاری از مردم  پیدا کردن محیط مناسب به اندازه پیدا کردن کتاب مناسب مهم است.

     

    ۲ – زمانی را برای مطالعه قرار دهید. سعی کنید هر روز زمانی را برای مطالعه قرار دهید. حتی اگربا ۱۰ دقیقه در وقت ناهار، بیست دقیقه در اتوبوس و یا ۱۵ دقیقه قبل از خواب شب شروع شود. آن روز شما ۴۵ دقیقه مطالعه کرده اید.

     

    ۳ -همیشه یک کتاب همراه خود داشته باشید. شما نمیدانید شاید زمانی اضافی برای مطالعه پیدا کنید مانند نشستن در اتاق انتظار، رفت و آمد در حمل و نقل عمومی انتظار در یک رستوران برای آمدن یک دوست. همه این شرایط موقعیت هایی هستند که ما سعی می کنیم تلفن خود را چک کنیم اما اگر کتابی همراه خود داشته باشیم می توانیم علاقه به مطالعه را در خود پرورش دهیم.

     

    ۴ -یک لیست تهیه کنید. در یک دفترچه جیبی، در گوشی یا هر جای دیگر سعی کنید لیستی از کتاب هایی که می خواهید بخوانید تهیه کنید. یاد آوری عنوان یا نویسندگان وقتی در کتابفروشی یا کتابخانه هستید دشوار است. با داشتن یک لیست دستی شما همیشه کتابی را که در مورد آن شنیده اید یا به آن علاقه مند هستید را به یاد می آورید.

     

    ۵ -نویسنده ای که به سبک او علاقه مند هستید را بیابید. سعی کنید  بقیه کتابهای نویسنده ای را که به سبک او علاقه مند هستید بیابید. حتی اگر موضوع کتابهای دیگر او برای شما جالب نباشد سبک نگارش خاص آنها میتواند باعث شود شما از مطالعه آنها لذت ببرید.

     

    ۶ -از کتاب های صوتی استفاده کنید. گاهی اوقات مدرسه ، کار یا تعهدات دیگر باعث شوند شما وقتی برای مطالعه نداشته باشید در این مواقع تلاش کنید از کتابهای صوتی استفاده کنید و برنامه روزانه مطالعه خود را حفظ کنید.

     

    ۷ -به کتابخانه بروید و از کتابهای آن استفاده کنید. بسیاری از کتابخانه ها کتاب های الکترونیکی دارند که حتی شما می توانید در خانه آنها را مطالعه کنید.

     

    ۸ -به کتاب فروشی ها بروید. گاهی اوقات بودن در جایی که کتابها مرتب در قفسه ها چیده شده است شما را برای مطالعه به شوق می آورد.

     

    به بچه ها کمک کنید تا به مطالعه علاقه مند شوند.

     

    ۱ -حق انتخاب دهید. یکی از دلایلی که دانش آموزان و جوانان به مطالعه علاقه ندارند این است که فکر می کنند همیشه نیاز است و هیچ گاه حق انتخاب ندارند. اگر شما بتوانید کاری کنید که آنها خودشون انتخاب کنند که کتاب خواندن برای انها مفید است به مطالعه علاقه مند می شوند.

     

    ۲ -محیطی را فراهم کنید که خواندن را پرورش می دهد. اگر در خانه شما کتاب ها یا دیگر موارد خواندنی وجود ندارد برای فرزند شما سخت است که مطالعه را کاری لذت بخش بداند. کتاب های سرگرم کننده و جالب در خانه خود داشته باشید.

     

    ۳ -خلاقیت فرزند خود را تشویق کنید. دلیلی وجود ندارد که داستان وقتی کتاب تمام می شود پایان یابد فرزند خود را تشویق کنید به خلاقانه خواندن داستان. همچنین شما می توانید فرزندان خود را تشویق کنید که صحنه هایی را که خوانده اند را بکشند. اجرای خواندن با صدای شخصیت های خنده دار می تواند نمایش اضافی را با خواندن ارائه دهد در حین خواندن از فرزند خود بپرسید درباره داستان چه احساسی دارد.

     

    ۴ -فرزند خود را حمایت و تشویق کنید. یکی از دلایلی که ممکن است کودکان احساس نگرانی درباره خواندن داشته باشند این است که نگرانند آنچه را می خوانند درک نکنند و یا اشتباه دریافت کنند بنابراین کودکان خود را حمایت و تشویق کنید. هیچ گاه به فرزند خود نگویید که تفسیر او اشتباه است بلکه از او بپرسید چگونه به این نظر رسید. نظر آنها را بپذیرید حتی اگر اشتباه باشد به یاد داشته باشید که نظر دادن برای خوانندگان جوان یا بی تجربه می تواند خیلی سخت باشد.

     

    ۱۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۴۲

    صرفه‌جویی به معنی دست کشیدن از کارهای لذت‌بخش نیست. صرفه‌جویی یعنی کم کردن مخارج چیزهای کم اهمیت‌تر برای به دست آوردن چیزهایی که برایمان مهم هستند. 

    اگر مخارج زندگی را به دو گروه «مهم و لذت‌بخش» و «هر چیز دیگر» تقسیم کنیم، منظور از صرفه‌جویی، کم کردن مخارج موارد گروه دوم است تا توانایی خرید موارد گروه اول را پیدا کنیم. 

    اگر با نخریدن چیزی حس بدی پیدا می‌کنید، صرفه‌جویی را تمرین نمی‌کنید، بلکه در حال نوعی تنبیه شخصی هستید.  

    ۲۱ مهر ۹۵ ، ۱۰:۲۷

    عزاداری برای حضرات معصومین و اولیاء الله صلوات الله علیهم اجمعین صبغه الهی دارد و از تقوای دل و برای تقوای دل و نیز موجب پایایی و پویایی جامعه است.
    هر محفلی که برای اقامه حق برگزار می‌شود تهدیداتی نیز دارد که به سخت و نرم تقسیم می‌شود و یا هر دو توام می‌تواند باشد.
    در تهدید سخت، موجودیت و قالب را نشانه رفته است و می‌خواهد وجودش را از میان بردارد. در تهدید نرم پوسته را حفظ می‌نماید و محتوا را خالی می‌کند و خواسته‌های باطل را محتوای آن قرار دهد و محتوا سازی می‌کند. ارزش‌ها را کنار می‌گذارد و غیر ارزش‌ها مثل خرافات، بدعت و غلو را ارزش جلوه می‌دهد و جایگزین می‌سازد.

    دشمنان می‌خواهند:
    ۱- مجالس و محافل دین با قالب و محتوا و مفاهیم دین مثل امامت و امام برگزار نشود و امامت و امام حق شناخته نشود .

    ۲- خنثی باشند یعنی قالب باشد ولی خبری از محتوا و مفاهیم حق نباشد ونقشی نکند و در حد سرگرمی و وقت گذرانی باشد .

    ۳-  نه تنهاکاری به دین نداشته باشد بلکه قالب و محتوا و مفاهیم مورد نظرآنان باشد .

    هر یک از معصومین و اولیاء الله و تربیت یافتگان دین صلوات الله علیهم اجمعین به نوبه خود برای حفظ و تبلیغ دین کوشیده اند و برای ترویج آن مجالس و محافل برگزار کرده اند .

    در این مجالس ، دین الهی را تشریح و تبیین و هدف آن را روشن کرده اند ومردم را به وظایف فردی و اجتماعی آشنایی داده اند . یعنی قرآن را به مردم آموخته اند و آن را تفسیر کرده اند و سیره رسول الله و ائمه اطهار علیهم السلام واحکام الهی را فرموده اند . به سوالات مردم  پاسخ داده اند و شبهات را رفع نموده اند . مسائل و اوضاع زمان و موقعیت های خود و دشمنان را طرح کرده اند و نحوه مقابله با تهدیدات را اعلام و اعلان ساخته اند . ابعاد حق را به وضوح و در فرصت های پیش آمده بیان کرده اند و پیش از آنکه تهدیدات قد علم نمایند راه های مقابله و برون رفت را ارائه نموده اند .

    اجازه نداده اند مردم به حیرانی گرفتار شوند و به خود فراموشی بگیرند و خود زنی نمایند . در نفی خرافات و خرافه گرایان و بدعت گزاران که دین و اساس دین را مورد هدف قرار داده اند لحظه ای را از دست نداده اند حتی گاهی آنها را به عینه به مردم شناسانده اند . چون خرافه و بدعت و غلو با لباس و شعار دین علیه دین و امامت شمشیر می کشد و به ضلالت و دوری انسان از الله تبارک و تعالی می کوشد . به ذکرمصایب پرداخته اند تا مردم هرگز عبرت را فراموش نکنند و به حق عمل کنند .

    حق و تبیین حق و حرکت براساس حق که فلسفه وجودی محافل و مجالس دین است ، موجب قوت و قدرت است . هر انسان و هر جامعه ای که از حق فاصله بگیرد به زبونی ، ناتوانی و ضعف می افتد . یاس و افسردگی و درماندگی بر او روی می آورد .

    فرد و جامعه افسرده رشته های اعتماد را از دست می دهد و بلحاظ از هم گسیختن اعتماد به بلای خود زنی به جای دشمن زنی مبتلا می شود . افسردگی نمود ها و مراتب گوناگون دارد . دامنه آن گاهی فردی وگاهی اجتماعی است و ممکن است هر دو همزمان اتفاق بیفتد .

     دین و مجالس دینی که با قالب و محتوا و مفاهیم دین انجام می گیرد راه حق را می نمایاند و راه نجات از ضلالت را ارائه می دهد و انسان را به الله نزدیک می کند و اجازه نمی دهد انسان و جامعه در دام  حیرانی و درماندگی بیفتد .

    هر یک از محافل جشن و سرور و یا عزاداری که در دین وجود دارد ، در حقیقت چراغی است که دل ظلمت ها و تاریکی ها را می شکافد و سیره حق و هدف حق را پیش روی انسان و جامعه قرار می دهد. تا انسان بدون دغدغه طی طریق نماید و به کمال حقیقی خود نایل آید یعنی هر یک از محافل دینی ستاره ای از آسمان هدایت الهی است که راه روشن ومقصد را نشان می دهد و موجب قوت دل و آرامش خاطر انسان در سیر و دست یابی به سعادت حقیقی می گردد .

     این مجالس رسالتی دارند که از قرآن وحضرات معصومین و اولیاء الله صلوات الله علیهم اجمعین است . برای بهره مندی از برکات دنیوی و اخروی این مجالس ، طهارت جسمی و روحی یک واجب عینی فرد و اجتماعی است.

    بهداشت و سلامتی فردی و اجتماعی ریشه تمام کسالت ها و بطالت ها و خمود ی ها را می سوزاند و راه نفوذ و بازار گرمی آلودگی ها را از بین می برد و روحیه شجاعت را دو چندان می سازد . اقامه حق به شجاعت نیاز دارد . شجاعت از حق شناسی ، ایمان به حق ، عمل به حق و زمان شناسی جان می گیرد و تنومند می شود . آلوده ها ترسوهایند . آلوده ها را در عرصه شجاعت راهی نیست . خرافه ستیزی و مبارزه با بدعت ها با وجود شجاعت امکان پذیر است که شرط اولی آن طهارت روحی و جسمی و ایمان به حق است .

    انسان های حق مدار و شجاع راه های نفوذ را می بندند یعنی آلودگی ها را می میرانند و انقطاع الی الله دارند بدین ترتیب علم ناامیدی را در دل دشمن به احتزاز در می آورند و قدم از قدم برنمی دارند مگر اینکه دشمن را ناامیدتر نمایند . محافل و مجالس الهی از آنجمله، عزاداری برای حضرات معصومین و اولیاء الله صلوات الله علیهم اجمعین راه قله رفیع سلامتی انسانی الهی را هموار می سازند و به آن دعوت می کند و سستی و نخوت و افسردگی و ترس فردی و اجتماعی را از بین می برند .

    عزاداری الهی دوری جستن از ظلمت ظالمان و نورانی شدن به نورانیت وحدانی است. منشأ قالب و محتوای آن قرآن و سنت علیهماالسلام است.

    عزاداری غیر الهی که دشمنان دین وامامت بدان دلبسته اند بازار خرافات و بدعت ها و غلوها است که هر کس براساس منیّت وشهرت طلبی متاع خودرا عرضه می کند. این منیّت ها به حذف شعائر الله وامامت و امام می پردازند .


    این منیت ها بود که علیه امام زمان علیه السلام شمشیر می کشند و سر او را از تن جدا می کنند و اهل بیتش را اسیر می سازند . عَظَّمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَیْنِ علیه السلام وَ جَعَلَنَا وَ إِیَّاکُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِیِّهِ الْإِمَامِ الْمَهْدِیِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وسلّم

     

     

    جام نیوز

    (( اصلاح شود ))

     

    ۱۰ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۵۷

    مقصود اصلی همه دستورات شرع، متأثر شدن قلب است.

    یعنی مقصود از تمام این سیرها و عبادت‌ها این است که قلب انسان تأثیر پذیرفته و دری از دل به سوی مولا باز شود تا بنده بتواند مولایش را شهود کند. این، اصل کار است.

    )کتاب رسائل بندگی، مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی)

    ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۵۲

    تصور کنید یک حساب بانکی دارید که در آن آغاز هر روز ۸۶۴۰۰ تومان به حسابتان واریز می‌شود و شما فقط تا آخر شب فرصت دارید همه پول‌ها را خرج کنید، چون آخر وقت حساب شما خود به خود خالی می‌شود.

    در این صورت شما چه خواهید کرد؟

    البته سعی می‌کنید تا آخرین ریال را خرج کنید.

    هر یک از ما انسان‌ها یک چنین حساب بانکی داریم؛ حساب بانکی زمان !

    هر روز در بانک زمان ما ۸۶۴۰۰ ثانیه واریز و تا آخر شب به پایان می‌رسد. هیچ برگشتی در کار نیست و هیچ مقداری از این زمان به فردا منتقل و اضافه نمی‌شود.

    باور کنیم هر لحظه و ثانیه از زندگی ما گنج بزرگی است. گنجمان را آسان از دست ندهیم.

    به یاد داشته باشیم زمان به خاطر هیچ کس منتظر نمی‌ماند.

    فراموش نکنیم که دیروز به تاریخ پیوست؛ فردا معمّا است؛ و امروز هدیه است.

    ۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۵

    نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم، مصلای تهران، رمضان المبارک ۱۳۹۵.ش

    ۰۳ تیر ۹۵ ، ۱۰:۴۷

    آیت الله بهجت: «کسی که عادت به تأخیر نمازها کرده است، خود را برای تأخیر در همه امور زندگی آماده کند؛ تأخیر در ازدواج، تأخیر در اشتغال، تأخیر در تولد اولاد، تأخیر در سلامتی و عافیت. هر قدری که امور نمازت منظم باشد، امور زندگیت هم تنظیم می‌شود. مگر نمی‌دانی که رستگاری و سعادت با نماز قرین گشته است!

    ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۰۳

    به تاریخ روی سنگ قبرها نگاه کنید

    تاریخ تولد ــ تاریخ مرگ 

    آنها فقط با یک خط فاصله از هم جدا شده‌اند، 

    همین خط فاصله کوچک نشان دهنده همه‌ی زمانی است که ما روی زمین زندگی کرده‌ایم. 

    آری ما فقط به اندازه یک خط فاصله زندگی می‌کنیم! 

    ارزش این خط کوچک را تنها کسانی می‌دانند که به ارزش خود پی می‌برند. 

    آنچه در زمان مرگ مهم است، پول و ثروتی که باقی می‌گذاریم نیست، 

    بلکه چگونه گذراندن این خط فاصله است. 

    همواره به یاد داشته باشیم که این خط فاصله خیلی کوتاه است! 

    ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۰۶

    تا به حال به این فکر کرده‌اید که بیل گیتس (بنیانگذار مایکروسافت) با ارزش خالص ۸۰ میلیارد دلار چگونه به جایگاه ثروتمندترین فرد دنیا دست پیدا کرد؟ حضور با محصول درست در مکان درست در آستانه ظهور عصر رایانه‌های شخصی، به طور قطع نقش بسیار برجسته‌ای در این زمینه داشته است. اما رویکردهای هوشمندانه‌ای به کار و زندگی نیز وجود دارند که در موفقیت گیتس نقش بزرگی ایفا کرده‌اند و او صادقانه آنها را در مصاحبه با مجله آمریکایی معرفی کرده است. 

     

    ۱- همیشه در حال یادگیری است

    گیتس به ترک کردن هاروارد معروف است، اما تنها دلیلی که باعث شد هاروارد را ترک کند این بود که او و الن شاهد فرصت محدودی برای راه انداختن شرکت نرم افزاری خودشان بودند. در واقع گیتس عاشق یادگیری است و اغلب در کلاس‌هایی شرکت می‌کرد که در آنها ثبت نام نکرده بود. این ویژگی او در استیو جابز (بنیانگذار اپل) نیز وجود داشت. جابز هم از Reed College انصراف داد تا بتواند در کلاس‌های مورد علاقه‌اش شرکت کند.


    ۲- هر نوع کتابی که فکرش را بکنید می‌خواند
    پدر گیتس در مصاحبه‌ای گفته بود: «تقریباً هر نوع کتابی توجه او را به خود جلب می‌کرد؛ دائرة المعارف، علمی تخیلی، هرچه فکرش را بکنید». والدین گیتس از علاقه بسیار فرزندشان به خواندن کتاب به وجد می‌آمدند، اما باید پای میز شام قانون «مطالعه ممنوع» وضع می‌کردند. آن عشق به مطالعه هنوز هم در وی ادامه دارد و گیتس هنوز هر سال فهرستی از کتاب‌های مورد علاقه‌اش منتشر می‌کند. مطالعه عادت فوق‌العاده‌ای است که می‌توانید در خود پرورش دهید. فقط حواستان باشد زمان مناسبی برای آن در نظر بگیرید.


    ۳- برای دیگران اعتبار قائل می‌شود
    وقتی در مصاحبه‌ای از گیتس خواسته شد بهترین تصمیم کسب و کاری‌اش را نام ببرد، او گفت: «به نظرم بهترین تصمیم کسب و کاری من واقعاً در انتخاب افراد است. او و الن رابطه پیچیده‌ای با یکدیگر داشته‌اند، اما گیتس تا جایی پیش رفت که گفت انتخاب الن به عنوان شریک کاری‌ام در صدر این فهرست قرار می‌گیرد. همه ما باید در معرفی و تبلیغ خودمان مهارت داشته باشیم، اما اعتبار بخشیدن به کسانی که با آنها کار می‌کنید در فرصت مناسب، تصمیم هوشمندانه‌ای است.


    ۴- به قضاوت خودش اعتماد دارد
    اگر همیشه به توصیه‌ها و پیش بینی‌های دیگران گوش دهید می‌توانید زندگی حرفه‌ای خوبی برای خود رقم بزنید. اما برای داشتن یک زندگی شغلی عالی مثل گیتس و جابز، باید اول از همه و بیشتر از همه به خودتان گوش دهید؛ حتی اگر کل دنیا بگویند در اشتباه هستید. این همان چیزی است که وقتی گیتس و الن مایکروسافت را به راه انداختند اتفاق افتاد. گیتس در مصاحبه‌ای گفت: «این شرکت بر اساس ایده دیوانه‌واری شکل گرفت که هیچ کس دیگری با آن موافق نبود. اینکه چیپ‌های رایانه‌ای آنقدر قدرتمند می‌شوند که رایانه‌ها و نرم افزارها به ابزاری روی تمام میزها و در همه خانه‌ها بدل خواهند شد». همه می‌گفتند آنها در اشتباه‌اند. اما گیتس و الن کار خودشان را کردند و باقی قضایا دیگر اهمیتی نداشت.


    ۵- در قبال پول محافظه‌کار است
    گیتس در مصاحبه‌ای در سال ۱۹۹۸ گفت: «می‌خواستم آنقدر پول در حساب بانکی‌ام داشته باشم که بتوانم یک سال حقوق شرکت را بدون داشتن کوچکترین درآمدی بپردازم، و تقریباً همیشه هم به این خواسته‌ام پایبند هستم. ما در حال حاضر چیزی حدود ۱۰ میلیارد دلار داریم که برای سال آینده نیز کفایت می‌کند». در صورتی که اتفاق ناگواری بیافتد، چقدر پول برای پرداخت حقوق تیم خود کنار گذاشته‌اید؟


    ۶- از اشتباه‌های خود درس می‌گیرد
    او در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۰۸، بخشی از موفقیت مایکروسافت را حاصل توانایی خود و تیم رهبری‌اش در شناسایی زودهنگام اشتباه، و اتخاذ رویکردی متفاوت دانست. او به طور قطع طی این سالها اشتباهات زیادی مرتکب شده است که می‌تواند از آنها درس گرفته باشد؛ حتماً شما هم ویندوز ویستا را به خاطر دارید.


    ۷- خواب کافی دارد
    همه ما از اهمیت خواب آگاهی داریم. او به جای گله کردن از کار کردن تا دیرهنگام  و کمبود خواب، از ۷ ساعت خواب شبانه خود اطمینان حاصل می‌کند، چون در غیر این صورت نمی‌تواند خلاق باشد. این به طور قطع عادت خوبی است و هر کسی می‌تواند آن را در خود پرورش دهد.


    ۸- واقعا روی کاری که انجام می‌دهد تمرکز می‌کند
    تعداد بسیار زیادی از ما به راحتی تمرکز خود را از دست می‌دهیم و حتی با اینکه می‌دانیم این کار چقدر ناکارآمد است، قربانی انجام چند کار در آن واحد می‌شویم. گیتس نه تنها در برابر این وسوسه مقاومت می‌کند، بلکه هنگام کار روی موضوعات مختلف تمرکز بسیار زیادی روی آنها از خود نشان می‌دهد. او آنقدر خود را وقف انجام کار می‌کرد که ممکن بود هنگام کد نوشتن خوابش ببرد، بعد از یک ساعت بیدار شود و درست از همان جایی که خوابش برده بود کارش را ادامه دهد. شما لازم نیست تا این حد به خودتان فشار بیاورید. اما به جای سر زدن‌های مداوم به فیسبوک و قیمت‌های سهام، هرچه بیشتر روی کاری که انجام می‌دهید متمرکز شوید، کار بهتری انجام خواهید داد و اثربخش‌تر خواهید بود.

     

    ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۵۷

    پرفسور محمود حسابی:‌ «زندگی یعنی پژوهش و فهمیدن چیزی جدید»

    ۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۰۴

    آیت‌الله بهجت: «ما به دنیا آمده‌ایم که با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم، نه به هر قیمتی زندگی کنیم.»

    ۱۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۱۰

    استاد بزرگ اخلاق آقای میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مؤمنانه ۱۵ دستورالعمل را ذکر می‌کند: 

    ۱. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه‌بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته‌ی یار است.


    ۲. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

    ۳. اگر غلام خانه‌زادی پس از سال‌ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه‌دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می‌کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه‌دار و نگران باشیم.

    ۴. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه‌ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه‌ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

    ۵. موت را که بپذیری، همه‌ی غم و غصه‌ها می‌رود و بی‌اثر می‌شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه‌هایت کم می‌شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می‌کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه‌السلام فرمود: یک ساعتِ دنیا را به همه‌ی آخرت نمی‌دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.

    ۶. اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیا قابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می‌گذارد.

    ۷. تربت، دفع بلا می‌کند و همه‌ی تب‌ها و طوفان‌ها و زلزله‌ها با یک سر سوزن از آن آرام می‌شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

    ۸. هر وقت غصه‌دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده‌ها و مرده‌ها و آنهایی که بعداً خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین‌ها باز می‌شود.

    ۹. تا می‌گویم شما آدم خوبی هستید، شما می‌گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می‌گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و… خدا می‌فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و…؛ کار محبت همین است.

    ۱۰. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می‌شود. بعد عادت به عبادت منجر می‌شود. عبادت هم معرفت ایجاد می‌کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می‌آید و نهایتاً به ولایت منجر می‌شود.

    ۱۱. خدا عبادت وعده‌ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال‌های بعد را هم می‌خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده‌ی بعد زنده باشیم.

    ۱۲. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می‌گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم‌کم بر تو معلوم شود که به راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می‌کردی، فی‌الواقع راست می‌گفتی و خدا خوب خدایی بود.

    ۱۳. از هر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آن را به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگتر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر درمی‌آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربّت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی ربّ و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در دعای دهه‌ی اول ذیحجه می‌فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله.

    ۱۴. دل‌های مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علی علیه‌السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است... شخصِ تنها، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می‌شود، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی‌شود، بلکه متنجّس را هم پاک می‌کند.

    ۱۵. هرچه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همه‌ی دلت را تصرّف کند. 

    ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۴۰

     

    نتیجه تصویری برای امیر کبیر

    آیت‌الله العظمی اراکی (ره) تعریف می‌کرد: شبی خواب امیرکبیر را دیدم. جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی، این مرتبت نصیبت شده است؟ 

    گفت: خیر.

    سؤال کردم چون چندین فرقه ضالّه را نابود کردی؟ 

    گفت: نه 

    با تعجب پرسیدم، پس راز این مقام که یافته‌ای چیست؟ 

    جواب داد: هدیه مولایم حسین علیه‌السلام است! 

    پرسیدم چطور؟ 

    گفت: آنگاه که رگ دو دستم را [در حمام فین کاشان] زدند، چون خون از بدنم می‌رفت، تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان متأثر از حس عجیبی، به خود گفتم میرزا تقی خان! دو تا رگ بریدند و این همه بی‌تابی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم و لب به آب خواستن باز نکردم؛ اشک در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند، امام حسین علیه‌السلام آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و آب ننوشیدی و اشک ریختی؛ این [مقام] هدیه ما در برزخ؛ باشد تا در قیامت جبران کنیم.

     

    منبع : کتاب آخرین گفتارها 

    ۲۵ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۲۹

    حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا بروجردی، نوه آیت‌الله بروجردی می‌گوید:‌ من پس از دانشکده مهندسی تصمیم گرفتم درس طلبگی بخوانم. لذا به سراغ بسیاری از بزرگان رفتم و از آنان خواستم تا در آغاز مرا نصیحتی بکنند. همه آقایان می‌گفتند روایتی را که جدّت آیت‌الله بروجردی می‌خواند و گریه می‌کرد، مدّ نظر داشته باش که این حدیث قدسى است. خداوند خطاب به انسان می‌فرماید:

     

    یَابْن َآدَمَ!

    اى فرزند آدم!

     

    أکْثِرْ مِنَ الزّادِ، فَإِنَّ الطَّریقَ بَعیدٌ بَعیدٌ.

    توشه را افزون کن که راه [آخرت و رسیدن به سعادت] دور است دور!

     

    وَجَدِّدِ السَّفیْنَةَ، فَإِنَّ الْبَحْرَ عَمیقٌ عمیقٌ.

    و کشتى را تعمیر [و مهیّا] کن، که دریا عمیق است عمیق!

     

    وَخَفِّفِ الْحَمْلَ، فَإِنَّ الصِّراطَ دَقیقٌ دَقیقٌ.

    و بار[هاى اضافى] را فروگذار و سبک گردان، که راه باریک است باریک!

     

    وَأخْلِصِ الْعَمَلَ، فَإِنَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ.

    و عمل [و کردار و گفتارت] را خالص گردان، که حسابرس بیناست بینا!

     

    وَأخِّرْ نَوْمَکَ إِلَى الْقَبْرِ.

    و خفتن خویش را به تأخیر بینداز [و آن را براى درون قبر بگذار]!

     

    وَفَخْرَکَ إِلَى الْمیْزانِ.

    و فخر کردنت را براى هنگامه‌ی برپایى میزان [در قیامت] بگذار.

     

    وَشَهْوَتَکَ إِلَى الْجَنَّةِ.

    و مِیل‌ات [و برآوردن خواهش‌هاى دلت] را براى بهشت واگذار.

     

    وَراحَتَکَ إِلَى الاّْخِرَةِ.

    و راحتى و آسایشت را براى جهان آخرت بگذار.

     

    وَلَذَّتَکَ إِلَى الْحُورِ العینِ.

    و لذت‌جویى‌ات را براى [زیستن در کنار] همسران بهشتى واگذار.

     

    وَکُنْ لى، أکُنْ لَکَ.

    و براى من باش تا من نیز براى تو باشم.

     

    وَتَقَرَّبْ إِلَىَّ بِاسْتِهانَةِ الدُّنْیا.

    و با سبک شمردن دنیا، به من نزدیک شو.

     

    وَتَبَعَّدْ عَنِ النّارِ لِبُغْضِ الْفُجّارِ وَحُبِّ الاْبرارِ.

    و با دشمن داشتن بدکاران و دوستى با نیکان، خود را از آتش جهنم دور بدار.

     

    فَإِنَّ اللّهَ لایُضیعُ أجْرَ الْمُحْسِنینَ.

    پس [بدان که] خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمى‌سازد. 

     

    حافظ علیه‌الرحمه با اشاره به حدیث فوق، چنین سروده است:

                              کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش 

                                                            کِی روی، رَه ز که پرسی، چه کنی، چون باشی؟ 

     
    ۲۵ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۲۱

    آیت‌الله العظمی محمدتقی بهجت (نور الله قبره الشریف) می‌فرمود: «برای موعظه، یک کلمه کافی است و آن توجه به این است که خداوند در همه حال شما را می‌بیند.»

    جمعی از مریدان آیت‌الله بهجت از ایشان خواستند چند کتاب اخلاقی راهنمای سیر و سلوک معرفی نمایند. ایشان فرمود: «کتاب لازم نیست؛ یک کلمه (جمله) کافی است؛ خدا می‌بیند.» 

    «اگر کسی طالب هدایت و معرفت خدا باشد و در طلب جدّی و خالص باشد، در و دیوار به اذن الله هادی او خواهند شد.» 

    ۲۵ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۵۹

     

    مردی از رسول خدا (ص) پرسید: علم و دانش یعنی چه؟ 

    پیامبر (ص) فرمود: یعنی سکوت کردن ؛ 

    او پرسید: بعد یعنی چه؟‌ 

    پیامبر (ص) فرمود: گوش فرادادن ؛ 

    او پرسید: سپس یعنی چه؟ 

    پیامبر (ص) فرمود: به خاطر سپردن ؛ 

    او پرسید: دیگر یعنی چه؟ 

    پیامبر (ص) فرمود: عمل کردن به آن ؛ 

    او پرسید: و دیگر یعنی چه؟ 

    پیامبر (ص) فرمود: منتشر کردن آن ؛ 

     

    کتاب فضل العلم، باب النوادر، حدیث ۴

    ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۳۷

    چنانچه زندگی مادی یک انسان را با متوسط عُمر ۶۰ سال، با چهار شاخص کار کردن، خوابیدن، غذا خوردن و تخلیه کردن (توالت) ارزیابی کنیم؛ بنابراین

    کار کردن :
    یک روز : ۱۰ ساعت (اعم از اداره، خانه‌داری، تحصیل و ...)
    یک سال : ۳۶۵۰ ساعت
    ۶۰ سال : ۲۱۹۰۰۰ ساعت (معادل ۲۵ سال)
    خوابیدن :
    یک روز : ۸ ساعت
    یک سال : ۲۹۲۰ ساعت
    ۶۰ سال : ۱۷۵۲۰۰ ساعت (معادل ۲۰ سال)
    غذا خوردن :
    یک روز : ۱ ساعت
    یک سال : ۳۶۵ ساعت
    ۶۰ سال : ۲۱۹۰۰ ساعت (معادل ۲/۵ سال)
    تخلیه کردن (توالت) :
    یک روز : ۳۰ دقیقه
    یک سال : ۱۸۲ ساعت
    ۶۰ سال : ۱۰۹۲۰ ساعت (معادل ۱/۲۵ سال)

     

    یعنی ما در طی ۶۰ سال عمر خود، ۲۵ سال به طور شبانه‌روزی کار کرده‌ایم، ۲۰ سال به طور شبانه‌روزی خوابیده‌ایم، دو و نیم سال به طور شبانه‌روزی مشغول خوردن بوده‌ایم و یک سال و سه ماه به طور شبانه‌روزی مشغول ... در توالت بوده‌ایم.

    با خواندن ارقام فوق، اگر از ته دل خندیدیم یا گریه کردیم، به خود امیدوار باشیم! ولی اگر ...؟!
    اکنون از خود سؤال کنیم "شأن و منزلت ما در نظام آفرینش چیست؟ و اینکه در طول عمر خود چند ساعت به مطالعه یا تفکر در این باره پرداخته‌ایم؟" 

    ۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۵۲

    باید در این باره مقاله‌ای بنویسم ... 

     

     

     

     

     

    تفاوت دنیا و زندگی از دیدگاه امام علی (ع) :

     

     

    از امام علی علیه السلام درباره دنیا پرسیدند. حضرت فرمود: من بیزار از "دنیا" و عاشق "زندگی" هستم. پرسیدند مگر بین زندگی و دنیا فرقی هست؟ حضرت فرمود: "دنیا" خور و خواب و خشم و شهوت است؛ اما "زندگی" نگریستن به چشمان کودک یتیمی است که از پس پرده‌ی شوق به انسان می‌نگرد.

     

     

     

     

    ۱۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۵

    در این مقاله قصد دارم ضمن ارائه تعریفی اجمالی از «آینده پژوهی» ، مختصات و ... آن را ارائه نمایم. 

     

    آینده پژوهی، مدیریت «توجه به آینده» است.

     

    آینده پژوهی، مجموعه فعالیت‌هایی است که از غافلگیر شدن انسانها در آینده پیشگیری می‌کند. ما آینده پژوهی می‌کنیم تا در آینده از رویدادهای شگفت‌انگیز و غیر قابل پیش بینی که در عرصه‌های گوناگون علمی، فناورانه، صنعتی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... همچون ظهور فناوری‌های جدید، وقوع رویدادهای غیرمنتظره و مخاطره‌آمیز همچون حوادث زیست‌ محیطی، ظهور نابهنجاری‌ در رفتارهای فردی و اجتماعی می‌افتد و بی‌شمار رویدادهای مشابه آنها که گاهی محیط را آشوبناک می‌سازد، غافلگیر نشویم.

    به گفته دکتر سعید قربانی، اولین دانش آموخته دکترای آینده پژوهی ایران، آینده پژوهی به نوعی مدیریت توجه به آینده است تا با استفاده از رویکردهای اکتشافی و هنجاری، آینده را تا مقدار نزدیک به صحت پیش‌بینی و ترسیم کنیم .

    در ادامه گفت وگوی ما با این پژوهشگر واستاد دانشگاه را می‌خوانید.

     

    آقای دکتر قربانی! چگونه با رشته آینده پژوهی آشنا شدید؟

    - من و تعدادی از پژوهشگران از حدود بیش از یک دهه پیش (قبل از اینکه رشته آینده پژوهی در سطح کشور فراگیر شود) در این حوزه پژوهش می‌کردیم. به موازات گسترش توجه و گرایش به آینده پژوهی، دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) با پیشنهاد و همکاری وزارت دفاع این رشته را در مقطع دکتری راه‌اندازی کرد.

    بنده هم در اولین آزمون ورودی دانشگاه شرکت کردم که به لطف خدا پس از پذیرفته شدن در این دانشگاه، تحصیلاتم را در این دوره به انجام رساندم و همان گونه که گفتید، توفیق داشتم به عنوان اولین نفر در این رشته از رساله خود دفاع کنم، گرچه عنوان اولین دکترای آینده پژوهی را امتیاز یا اعتبار چندانی نمی‌دانم، هرچند که در ?رسانه ها و همین‌طور مجامع مرتبط با آینده پژوهی خیلی جا افتاده است، مهم مفید بودن و مؤثر بودن است که ان شاءا... این گونه باشیم.

    دانشگاه امام خمینی(ره) تاکنون چهار دوره در مقطع دکترای آینده پژوهی دانشجو گرفته است. البته پس از آن نیز دانشگاه‌های امیر کبیر، تهران، علم و صنعت و دفاع ملی نیز در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری دانشجو گرفتند.

     

    هدف از ایجاد این رشته چیست وچه کاربردی در سطح جامعه دارد؟

    - پیش از پاسخ به این پرسش قدری باید از پیشینه این رشته سخن گفت. تفکر آینده‌گرایانه، پیشینه‌ای تاریخی دارد که از روشهای سنتی تفکر راجع به آینده آغاز و به دوران رنسانس می‌رسد، یعنی دوران متحول و شاخه شاخه شدن علوم (مبنای کمی وطبیعی پیدا کردن علوم) که تفکر آینده نگر هم جای خاص خود را در آن دوران پیدا کرد.

    از سال 1900میلادی به بعد به موازات توسعه علمی، صنعتی و فناورانه‌، پیش‌بینی فناوری‌های آینده در دستور کار دولتها قرار گرفت. پس از جنگ جهانی دوم نقطه عطفی اساسی برای آینده پژوهی، ایجاد شد و کشور‌هایی که اهمیت و ضرورت آینده نگری را حس کرده بودند، به این نتیجه رسیدند که می‌توانند زمینه‌ای علمی و آکادمیک برای غنای این تفکر طرح ریزی کنند .

    از سال 1962 بدین سو، با شکل گیری مجامع آینده پژوهی، این رویکرد به شکل محققانه‌تری رشد و تکامل پیدا کرد.

    تبدیل این حوزه به یک رشته آکادمیک در جریان تکوین، تکامل و پیشرفتهایی بود که در این حوزه صورت گرفت تا اینکه ایجاد یک رشته مستقل به عنوان آینده پژوهی ضرورتی بود که در برخی از جوامع توسعه یافته احساس شد.

    با این حال، با وجود پیشرفتهای صورت گرفته در این حوزه، هنوز تا آن نقطه آرمانی که بتوان آینده پژوهی را به عنوان یک علم مستقل دانست، فاصله داریم.

     

    هدف از آینده پژوهی چیست؟

    - به شکل ساده و قابل فهم عرض می‌کنم؛ هنگامی که یک رویداد خیلی مهم و مخاطره آمیزی اتفاق می‌افتد و به اصطلاح محیط ما دچار آشوب یا بی نظمی می‌شود، اعم از اینکه یک نوآوری رادیکال، جهشی و بنیان کن پدیدار شود، یا چالش بزرگی در سطح سازمان، بنگاه، کشور و حتی منطقه رخ می‌دهد و بطور کلی در هنگام بروز هر رویداد ناخواسته و پیش بینی نشده‌ای که صبغه اجتماعی، سیاسی، راهبردی، فناورانه، فرهنگی و حتی نظامی و هنری داشته باشد و آثار شدید و عمیقی بر ما داشته باشد، اگر از قبل آمادگی رویارویی با آن را نداشته باشیم، تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که منفعلانه مدیریت بحران کنیم و برخوردمان به اصطلاح واکنش‌گرایانه باشد و در صدد حل آن مشکل یا معضل و برخورد با نتایج و بروندادها برمی‌آییم. اما هنگامی که به شکلی آینده پژوهانه و آینده نگرانه جامعه، سازمان، بنگاه، صنعت و در مجموع محیط داخلی را مدیریت می‌کنیم و درک مناسبی نیز از محیط بیرونی داشته باشیم می‌توانیم از مخاطرات پیش آمده اجتناب کنیم و درصد آسیبها را کاهش دهیم و تهدیدها را علاوه بر تبدیل کردن به فرصت، مدیریت کنیم، یعنی پیش فعالانه عمل کنیم.

    بدین شکل می‌توانیم در شکل گیری آینده فعالانه، پیش فعالانه، آگاهانه و عاملانه رفتار کنیم.

    به طور خلاصه آینده پژوهی بر مبنای بررسی الگوهای گذشته و حال، شناسایی ناپیوستگی‌ها، نداشتن قطعیتهای محیط آینده و همچنین طراحی تصاویری از آینده صورت می‌گیرد تا با تمرکز و نظم دادن به تفکر و ذهنمان بر آینده مدیریت کنیم.

     

    آینده پژوهی در ایران چقدر کاربرد دارد و قرار است در آینده چه گره‌ای از مشکلات کشور باز کند؟

    - آینده پژوهی در کشور ما نوپاست و عمر آکادمیک آن کمتر از یک دهه است، به همین دلیل هنوز نمی‌توانیم قاطعانه در خصوص کاربرد آن در کشور صحبت کنیم، چرا که هنوز تا رسیدن به جایی که ?آینده پژوهی به عنوان یک تخصص در نظر گرفته شود و سازمان‌ها، مدیران،? تصمیم گیران و سیاستگذاران آینده پژوهی را به عنوان یک رشته مورد نیاز نظیر علوم انسانی، پزشکی، پایه و مهندسی که قابلیت‌های فراوان حل مسایل جامعه را داراست، بپذیرند، فاصله داریم . پروژه‌های آینده پژوهی و آینده نگاری کاملاً مشارکتی، نظام‌مند و فرایندی بوده و در محیطی قابل اجراست که ساختارهای همکاری و تعامل گرایانه عمیقی در آن شکل گرفته باشد. به همین دلیل در کشورهای توسعه یافته پروژه‌های آینده نگاری به نحو مطلوب در سطح ملی، سازمانی و بنگاهی با خروجی‌های ملموس و مؤثری انجام می‌شود. به همین دلیل طیف وسیعی از روش‌های اکتشافی، هنجاری و غیره ذیل این عنوان از جمله: برنامه ریزی سناریویی، ره نگاشت یا نقشه راه، تدوین چشم انداز، روش دلفی، طوفان فکری یا بارش مغزی، برنامه ریزی بر پایه فرض، پانل یا استخر خبرگان، پویش و پایش محیطی، روش فناوری‌های حیاتی یا کلیدی، ?دیده بانی و تحلیل تأثیرات متقاطع یا برخط وجود دارد.
    به اعتقاد من، اگر کشور ما بخواهد با رویکرد آینده نگری در عرصه رقابت با دیگر کشورهای منطقه و دنیا در مسیر توسعه و رشد متوازن حرکت کند، لازم است ابتدا زیر ساخت‌های فرهنگی و نهادینه شدن فرهنگ همکاری را درون خود تقویت کند تا با پرورش روحیه همکاری بین افراد و سازمان‌ها در استفاده از پروژه‌های آینده پژوهی به اهداف مورد نظر دست پیدا کنیم.

    برایمان از فرصت‌های شغلی این رشته بگویید.
    - هم اکنون با توجه به اینکه عمر این رشته در عرصه‌های آکادمیک و پژوهشی به یک دهه هم نرسیده، هنوز بازار تفکیک شده و متمایزی برای دانش آموختگان این رشته به طور مشخص تعریف نشده است. اما از آنجایی که حوزه آینده پژوهی، حوزه‌ای میان رشته‌ای و گسترده است، اگر دانش آموختگان این رشته از ظرفیتهای خلاقیت گرایانه و نوآورانه خود بهره مطلوب بگیرند و بتوانند میان مهارت و دانش آینده پژوهی خود با سایر حوزه‌ها همپوشانی ایجاد کنند، یعنی حداقل یکی از تخصص ‌های کلیدی را ( اعم از مدیریت فناوری، سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری، جامعه شناسی و علوم اجتماعی، مهندسی، پزشکی، تکنولوژی، اقتصاد، سیاست و روابط بین الملل وغیره ) داشته باشند و بتوانند از مفاهیم ،آموزه‌ها، مدل‌ها ونظریه‌های آینده پژوهی استفاده کنند، می‌توانند به عنوان آینده پژوه تخصصی آن حوزه فعالیت کنند. البته بخشی هم معرفت شناسی، مباحث فلسفه علم وهستی شناسی است که آنها نیز جهت خوبی به ادراک ایشان از آینده پژوهی می‌دهد.
    در این صورت با ایجاد یک شعاع کاری مناسب می‌توانند بازار کار مناسبی برای خود ایجاد کنند، اما اگر بخواهند صرفاً با تکیه بر مدرک آینده پژوهی کاری رسمی یا سازمانی در ادارات و سازمان‌ها برای خود دست و پا کنند، با توجه به اینکه با این عنوان هنوز ردیف شغلی مصوبی در سازمان‌ها تعریف نشده، موفق نخواهند بود.

     

    ۰۴ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۳۷

    با توجه به انبوه اطلاعات در فضای وب، یافتن اطلاعات و مقالات مورد نیاز افراد کار ساده و راحتی نیست، مگر این‌که بتوانند با مهارت و دانش کافی به سایت‌های مورد نظرشان دست یابند. موتور جست‌وجوی گوگل امکانات مختلفی را در اختیار کاربرانش قرار داده است تا بتوانند به سرعت به مطالب مورد نظر خود برسند. 

                                                      

    در این مقاله کلیدی‌ترین راهکارها و ترفندهای غواصی و جست‌وجوی هدفمند در اقیانوس متلاطم وب ...

     

    *جستجوی ...

    Insite:tebyan.net ""سبک زندگی اسلامی

     
     
     

     

    جستجوی حرفه‌ای در گوگل

    ۰۲ دی ۹۴ ، ۱۵:۱۱

    مطالعه به معنی با دقت نگریستن به چیزی برای به‌ دست آوردن آگاهی بیشتر از آن است. بنابراین، مطالعه همواره با نگرش، دقت، فهم و آگاهی همراه است. مطالعه کتب موجب تقویت قدرت تحلیل ذهن و شکوفایی آن و نیز حرکت انسان به سوی تحول می‌شود و این راهگشای فرزانگی و بهروزی انسان‌ها و جوامع است.

    یکی از اساسی‌ترین مراحل آموزش، فرآیند مطالعه و درست درس خواندن است. دانش‌آموزی که بتواند این فرآیند را به طور صحیح اجرا نماید، مطالب را با سرعت و دقت بیشتری درک خواهد کرد. 

     

     

     

    کتاب «چگونه کتاب بخوانیم؟» مارتیمر جی آدلر، ترجمه محمد صراف تهرانی، به نشر

     

     

    چرا کتاب بخوانیم؟ 

    رجوع به مطلب آدرس زیر ...

    /چرا کتاب بخوانیم؟/http://kafebook.ir

     

    "مطالعه" از مصدر "طَلَعَ" به معنی "وقوف بر چیزی" و نیز "شکوفه" است. 

    "مطالعه" در فرهنگ‌های لغات خواندن با تفکر و اندیشه و دقت؛ نگریستن برای واقف شدن؛ بررسی؛ پژوهیدن تعریف شده است. 

     

     

     

    اهمیت مطالعه: 

    برای داشتن زندگی بهتر باید رشد کنیم؛ 

    برای رشد کردن باید تغییر کنیم؛ 

    برای تغییر کردن باید چیزهای جدید یاد بگیریم؛ 

    برای یاد گرفتن چیزهای جدید باید مطالعه کنیم. 

    * مطالعه >> آموختن چیزهای جدید >> تصمیم‌گیری موفق‌تر >> تغییر >> رشد >> زندگی باکیفیت‌تر *

     

     

    تفکر رو به‌ رشد و تفکر انتقادی از دیگر مزایای مطالعه است. مطالعه کتاب‌های خوب همیشه افراد کتابخوان را با پرسش‌هایی مواجه می‌کند که نیاز به تفکر بیشتر دارند. ادامه‌ی این مسیر، به کشف رمز و رازهای زندگی آگاهانه‌ و معقولانه‌تر منجر می‌شود.

     

    اگر قرار باشد زندگی من قبل و بعد از خواندن یک کتاب تغییر (ولو اندک) نکند، یا انتخاب آن کتاب اشتباه بوده، یا من اشتباه خوانده‌ام!

     

     

    چگونه عاشق مطالعه شویم (رجوع به آدرس http://www.bfast.ir )

     

    «کسی که به کتاب‌ها تسلی و آرامش یابد، هرگز آرامش خود را از دست نخواهد داد.» امام علی علیه‌السلام

     

    «برگ‌های کتاب به منزله بال‌هایی هستند که روح ما را به جهان روشنایی پرواز می‌دهند.» فرانسوا ولتر 

     

    «جامعه وقتی فرزانگی و سعادت می‌یابد که خواندن کار روزانه‌اش باشد.» سقراط  

     

     

    مطالب جالب مرتبط با کتاب‌خوانی و مطالعه در آدرس https://www.ziaossalehin.ir/fa/content/3426

     

     

     

    درباره تندخوانی، 

    آموزش تندخوانی

     

    در پایان، توجه به توصیه‌های رهبر معظم انقلاب برای فراگیر کردن رسم کتاب‌خوانی خالی از لطف نیست.

    رسم کتاب‌خوانی  

     

     

    درباره چرایی و چگونگی مطالعه و کتاب‌خوانی، صدها جلد کتاب و هزاران صفحه مقاله نوشته شده است؛ اما خلاصه‌ی همه‌ی این کتاب‌ها و مقالات دو جمله است؛ 

    برای این‌که کتاب‌خوان حرفه‌ای شوید، 

    ۱. همواره خود را نیازمند دانستن چیز جدیدی بپندارید، 

    ۲. کتاب‌خواندن را یکی از اولویّت‌های برنامه روزانه خود قرار دهید. 

     

     

    ۰۷ آذر ۹۴ ، ۰۷:۲۲

    سواد رسانه‌ای چیست؟ 

    در این مقاله قصد دارم ضمن تعریف و تبیین چیستیِ سواد رسانه‌ای، ... 

     

    مفهوم کلّی اصطلاح "سواد رسانه‌ای" این است که مخاطبان، مهارت و توانایی دریافت، تحلیل و نقد پیام رسانه‌ها را داشته باشند.

     


    دریافت
    مدت زمان: 8 دقیقه 45 ثانیه 

     

    بیش از دو دهه است که صاحب نظران ارتباطات، به دیدگاهی روی آورده اند که به نظر می رسد با گسترش آن، می توان از تأثیرات منفی رسانه ها تا حدود زیادی پیشگیری کرد. این دیدگاه، به طور کلی راه هر گونه ارتباط صحیح با رسانه ها را برخورداری از مهارتی به نام «سواد رسانه ای» می داند. سواد رسانه ای عبارت است از پرورش مخاطبانی که توانایی گزینش داشته باشند و نسبت به شکل، قالب و محتوای برنامه ها در رسانه های جمعی حس انتقادی داشته باشند.

    از نظر آنان، فرد واجد این مهارت قادر است به صورت منتقدانه، درباره ی آن چه در کتاب، روزنامه، مجله، تلویزیون، رادیو، فیلم، موسیقی، تبلیغات، بازی های دیجیتالی، اینترنت و. .. می بیند، می خواند و می شنود، فکر کند.

     

     

    رژیم مصرف رسانه‌ای


    دریافت
    مدت زمان: 2 دقیقه 37 ثانیه

     

     

    ۱۴ آبان ۹۴ ، ۱۴:۴۶