مُجمَلات

هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَایَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوالْأَلْبَابِ

مُجمَلات

هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَایَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوالْأَلْبَابِ

۷ مطلب با موضوع «حکمتانه :: تلنگر» ثبت شده است

آیا به دنبال یک تمرین قدردانی روزانه و مؤثر هستید؟

استیو جابز (بنیان‌گذار اپل) و روانشناسی مدرن یک پیشنهاد مشترک دارند.

همان‌طور که جابز در سخنرانی به یاد ماندنی‌اش در سال ۲۰۰۵ در دانشگاه استنفورد توضیح داد، او هر روزش را با یک سؤال ساده ولی عمیق و ناراحت‌کننده شروع می‌کرد: «در ۳۳ سال گذشته، هر روز صبح در آینه نگاه می‌کردم و از خودم می‌پرسیدم "اگر امروز آخرین روز زندگی‌ام بود، آیا کاری را که امروز می‌خواهم انجام دهم، انجام می‌دادم"؟ اگر پاسخم چند روز متوالی منفی بود، می‌دانستم که باید چیزی را تغییر دهم.»

فکر کردن به مرگ خود، قطعاً شیوه خوبی برای شروع یک روز نیست؛ اما برای جابز، توجه به زمان محدودش برای زندگی، ارزش تلاش احساسی‌اش را داشت. ظاهراً او با این سؤال صبحگاهی ناراحت‌کننده‌اش به چیز بزرگی رسیده بود. جابز توضیح داد: «یادآوری این موضوع که به زودی خواهم مُرد، مهم‌ترین ابزاری است تا به من در انتخاب‌های بزرگ زندگی کمک کند.»

جابز معتقد بود وقتی با خودتان در مورد کوتاهی فرصت زندگی صادق باشید، احتمال اینکه آن را تلف کنید، کم است و به احتمال زیاد قدردان فرصتی که به شما داده ‌شده، می‌شوید.

البته پیش از جابز نیز بسیاری از فیلسوفان و عالمان دینی، یادآوری مرگ را به منظور تمرکز بر آنچه واقعاً مهم است، توصیه کرده‌اند. به باور آنها، اولین و مهمترین فایده یاد مرگ، قدردانی هر لحظه در زندگی به عنوان یک منبع محدود است.

یاد مرگ نه تنها شما را تشویق می‌کند که برای آنچه در حال حاضر دارید ارزش قائل شوید، بلکه شما را به تمرکز بر آنچه واقعاً مهم است، وامی‌دارد.

نتایج پژوهش‌های روان‌شناسی نیز حاکی است افرادی که آگاهانه به مرگ می‌اندیشند، بیشتر به داشتن زندگی بافضیلت و معنادار سوق می‌یابند.

یاد مرگ شما را به این فکر وامی‌دارد که واقعاً چه چیزی در زندگی شما معنادار است و چه چیزی فقط سرگرمی اضافی است. شاید به همین دلیل است کسانی که آسیب‌های روحی و تجربیات نزدیک به مرگ را پشت سر گذاشته‌اند، اغلب گزارش می‌کنند که پس از بهبودی، الویت‌های زندگی خود را از نو ترتیب داده‌اند. آنها دیگر زندگی را بدیهی نمی‌دانند؛ بلکه در زمان حال و هدفمندتر و مسئولانه‌تر زندگی می‌کنند.

۰۳ اسفند ۰۳ ، ۱۴:۳۱

امام علی (علیه‌السلام):

«ا‌ِنّما اَنتَ بَعضُ ایّامِک، فکُلُّ یَومٍ یَمضیِ عَلَیکَ یَمضیِ بِبَعضِکَ»؛ وجود تو همان شمارش روزهای عُمر توست، هر روزی که بگذرد، قسمتی از وجود تو را با خود می‌برد. (شرح غرر، ۳:۷۷)

 

امام علی (علیه‌السلام):

«إنَّ ماضی یَومِکَ مُنتَقِلٌ و باقیهِ مُتّهمٌ فَاغتَنِمْ وَقتَکَ بِالعَمَلِ»؛ دیروز گذشت و به فردا هم اطمینان نیست، امروزت را با عمل غنیمت شمار. (شرح غرر، ۲:۵۰۷)

 

امام علی (علیه‌السلام) :

«العاقلُ مَن لایُضَیِّعُ لَهُ نَفَساً فیما لاَینفَعُه»؛ خردمند کسی است که دمی (از عمرش) را در چیزی که برایش فایده ندارد، هدر نمی‌دهد. (شرح غرر، 2:155)

 

امام محمد باقر (علیه‌السلام) :

«اُغدُ عالِماً اَو مُتعلِّماً و اِیاکَ أَنْ تَکُونَ لاهیاً مُتَلَذِّذاً»؛ روز خود را طوری بگذران که یا آموزگار باشی یا آموزنده، و برحذر باش از اینکه عمرت در غفلت هوسرانی‌ها سپری گردد. (مشکوة‌الانوار، 1:301)

 

امام جعفر صادق (علیه‌السلام):

«اِنْ اُجِّلتَ فی عُمرِکَ یَومَین فَاجعَل اَحَدَهُما لِأَدَبکَ لِتَستَعینُ بهِ علی یَومِ مَوتِک»؛ اگر از عُمرت فقط دو روز مانده باشد، یک روزش را به فرا گرفتن معارف الهی اختصاص بده تا تو را به روز مرگت یاری دهد. (فروع کافی، ۸:۱۵۰)

 

امام جعفر صادق (علیه‌السلام):

«مَنِ اعتَدَلَ یَوماهُ فهُو مَغبونٌ، و مَن کانَ فی غَدِهِ شَرّا مِن یَومِهِ فهُو مَفتونٌ، و مَن لَم یَتَفَقَّدِ النُقصانَ فی نفسِهِ دام نَقصُهُ، و مَن دامَ نَقصُهُ فالمَوتُ خَیرٌ لَهُ»؛ هر که دو روزش یکنواخت باشد، زیانکار است و هر که فردایش [بی‌برنامه و] بدتر از امروزش باشد، سرگشته است و هر که عیوب نفسش را جستجو [و برطرف] نکند، در کاستی ماند و هر که کاستی‌اش بپاید، مرگ برایش بهتر است. (بحارالأنوار 78:277)

 

امام موسی‌ کاظم (علیه‌السلام):

«لَیسَ مِنّا مَن لَمْ یُحاسِبْ نَفسَه کُلَّ یَومٍ»؛ کسی که همه روزه خود را حسابرسی نکند، پیرو ما نیست. (تحف‌العقول، ص 417)

۲۲ دی ۰۲ ، ۱۲:۴۸

کیفیت زندگی ما انسان‌ها به کیفیت سؤال‌هایی بستگی دارد که درباره نقش خود در زندگی می‌پرسیم. هر آنچه مورد سؤال‌ ما از زندگی ‌شود، ضمیر ناخودآگاه ما به دنبال پاسخ بر آن متمرکز و متوجه شده و براساس قانون جذب نیز‌ توجه ما موجب و موجد شرایط تحقّق پاسخ می‌شود. در زندگی فقط چیزهایی را خواهیم یافت که در کانون توجه ماست و در جست‌وجویشان هستیم. بنابراین چه بخواهیم و چه نخواهیم کانون توجه ما زندگی ما را می‌سازد. یگانه تفاوت بین مردم، کانون توجه آنهاست. اگر می‌خواهیم واقعیت زندگی خود را تغییر دهیم، باید کانون توجه خود را تغییر دهیم و برای تغییر کانون توجه هم باید سؤال‌های متفاوت از خود بپرسیم.
ما هر روز باید صبح که از خواب بیدار می‌شویم این سؤال‌ها را از خود بپرسیم و شب پیش از خواب پاسخ‌هایمان به این سؤال‌ها را جمع‌بندی کنیم؛

۱. شکرگزار چه نعمت‌ها و داشته‌هایی هستم؟
۲. خداوند با هدف عبودیت و کمال من مرا آفریده است؛ من برای تحقق هدف خداوند چه برنامه‌‌ای دارم؟
۳. آیا سبک زندگی‌ام طوری هست که سلامت جسمی، ذهنی و معنوی‌ مرا ارتقاء دهد؟
۴. آیا حلقه ارتباطات اجتماعی من تأثیر مثبتی بر زندگی‌ام دارد؟ (ما میانگین پنج نفری هستیم که بیشترین وقت خود را با آنها سپری می‌کنیم.)
۵. ارزش‌های من (عقاید شخصی و اصول اخلاقی) چه هستند و آیا همواره به آنها وفادارم؟
۶. در یک، پنج، یا ده سال آینده می‌خواهم کجا باشم؟ چرا؟
۷. اگر از چیزی نمی‌ترسیدم چه کار می‌کردم؟ (مبادا حسرت فرصت‌هایی را بخورم که به علّت ترس از دست بدهم.)
۸. اگر در آخرین روز، هفته، ماه یا سال زندگی‌ام باشم، چه کار باید بکنم؟
۹. دوست دارم دیگران پس از مرگم درباره‌ام چه بگویند؟
۱۰. عملکرد و تجربیات امروزم چقدر مرا به خدا نزدیک یا از خدا دور کرده است؟

این‌که هر روز به دنبال پاسخ‌های هر یک از این سؤال‌ها باشیم، کاری ضروری و فوری در مقابل غفلت است، زیرا این سؤال‌ها به ما کمک خواهند کرد تا پاسخ منحصربه‌فردمان را به بزرگ‌ترین معمّای زندگی‌مان کشف کنیم؛ «من کیستم و چه نقشی در نظام هستی دارم؟»
این سؤال‌ها که هر روز منتظر پاسخ ماست، مهم‌ترین فراخوان ما برای داشتن زندگی در مسیر کمال است. این همان زنده بودنی است که تجربه می‌کنیم و اگر این سؤال‌ها را از خود نپرسیم و جستجوگر نباشیم، یعنی تجربه کردن هر روزه‌ی مرگ.
این سؤال‌ها و جواب‌ها برمبنای اصل ارزیابی روزانه با ۱.مشارطه، ۲.مراقبه، ۳.محاسبه و ۴.مشاکره و معاتبه است. 

 

    ۲۲ مهر ۰۲ ، ۲۱:۳۷

    «شب عاشورا امام حسین علیه‌السلام به یارانش فرمودند: هر کس از شما حق‌الناسی بر گردن دارد، برود. او به جهانیان فهماند که حتی کشته شدن در کربلا هم از بین برنده حق‌الناس نیست. در عجبم از کسانی که هزاران گناه می‌کنند و معتقدند که یک قطره اشک بر مظلومیت حسین، ضامن بهشت آنهاست!» 

    مصطفی چمران

    ۰۸ مرداد ۰۲ ، ۱۵:۵۰

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمی‌برد؟!

    در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ» (آل عمران/۱۷۳) پناه نمی‌برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرمود: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج شدند و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند و هیچ‌ گونه بدی به آنان نرسید.

    در شگفتم برای کسی که غم و اندوهی به او رسیده، چگونه به ذکر «لَا إِلَهَ إِلَّا اَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِین» (انبیاء/۸۷) پناه نمی‌برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرمود: «پس ما (یونس را) از اندوه نجات دادیم و همین‌گونه مؤمنین را نجات می‌بخشیم.»

    در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «اُفَوِّضُ اَمری اِلی الله، اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالعِباد» (غافر/۴۴) پناه نمی‌برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرمود: «پس خداوند (موسی را در اثر این ذکر) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.»

    در شگفتم برای کسی که طالب زیبایی‌های دنیا است، چگونه به ذکر «ماشاءالله لا قُوَّه اِلّا بِالله» (کهف/۳۹) پناه نمی‌برد. زیرا خداوند بعد از این ذکر (از زبان مردی که فاقد نعمت‌های دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمت‌ها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند کمتر از خود می‌دانی، امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.

     

    من لایحضره‌ الفقیه ۳۹۲/۴

    امالى صدوق، صفحه ۶، حدیث ۲

    بحارالانوار، جلد ۹۰، صفحه ۱۸۴، حدیث ۱ 

    ۱۶ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۳۱

    امام سجّاد علیه السلام فرمود: ألا و إنَّ أبغَضَ النّاسِ إلَى اللّه ِ مَن یَقتَدی بِسُنَّةِ إمامٍ و لا یَقتَدِی بِأعمالِهِ. 
    آگاه باشید منفورترین مردم نزد خداوند کسى است که سیره امام (معصوم) را برگزیند ولى از کارهاى او پیروى نکند.

    الکافى، ج ۸، ص ۲۳۴

    ۱۱ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۰۴

    حسن ابن محبوب از حضرت امام صادق علیه السلام نقل می‌کند که به حضرت عرض کردم: آیا مؤمن بخیل می‌شود؟ 

    حضرت فرمودند: آری.

    عرض کردم: آیا ترسو هم می‌شود؟

    حضرت فرمودند: آری.

    عرض کردم: دروغ هم می‌گوید؟

    حضرت فرمودند: مؤمن ممکن است هر رذیله‌ای پیدا کند، مگر دروغ و خیانت در امانت. 

    بحارالانوار، جلد ۷۲ ، صفحه ۱۷۲

     

    ۱۴ مرداد ۹۷ ، ۰۸:۵۹