آینده پژوهی
در این مقاله قصد دارم ضمن ارائه تعریفی اجمالی از «آینده پژوهی» ، مختصات و ... آن را ارائه نمایم.
آینده پژوهی، مدیریت «توجه به آینده» است.
آینده پژوهی، مجموعه فعالیتهایی است که از غافلگیر شدن انسانها در آینده پیشگیری میکند. ما آینده پژوهی میکنیم تا در آینده از رویدادهای شگفتانگیز و غیر قابل پیش بینی که در عرصههای گوناگون علمی، فناورانه، صنعتی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... همچون ظهور فناوریهای جدید، وقوع رویدادهای غیرمنتظره و مخاطرهآمیز همچون حوادث زیست محیطی، ظهور نابهنجاری در رفتارهای فردی و اجتماعی میافتد و بیشمار رویدادهای مشابه آنها که گاهی محیط را آشوبناک میسازد، غافلگیر نشویم.
به گفته دکتر سعید قربانی، اولین دانش آموخته دکترای آینده پژوهی ایران، آینده پژوهی به نوعی مدیریت توجه به آینده است تا با استفاده از رویکردهای اکتشافی و هنجاری، آینده را تا مقدار نزدیک به صحت پیشبینی و ترسیم کنیم .
در ادامه گفت وگوی ما با این پژوهشگر واستاد دانشگاه را میخوانید.
آقای دکتر قربانی! چگونه با رشته آینده پژوهی آشنا شدید؟
- من و تعدادی از پژوهشگران از حدود بیش از یک دهه پیش (قبل از اینکه رشته آینده پژوهی در سطح کشور فراگیر شود) در این حوزه پژوهش میکردیم. به موازات گسترش توجه و گرایش به آینده پژوهی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) با پیشنهاد و همکاری وزارت دفاع این رشته را در مقطع دکتری راهاندازی کرد.
بنده هم در اولین آزمون ورودی دانشگاه شرکت کردم که به لطف خدا پس از پذیرفته شدن در این دانشگاه، تحصیلاتم را در این دوره به انجام رساندم و همان گونه که گفتید، توفیق داشتم به عنوان اولین نفر در این رشته از رساله خود دفاع کنم، گرچه عنوان اولین دکترای آینده پژوهی را امتیاز یا اعتبار چندانی نمیدانم، هرچند که در ?رسانه ها و همینطور مجامع مرتبط با آینده پژوهی خیلی جا افتاده است، مهم مفید بودن و مؤثر بودن است که ان شاءا... این گونه باشیم.
دانشگاه امام خمینی(ره) تاکنون چهار دوره در مقطع دکترای آینده پژوهی دانشجو گرفته است. البته پس از آن نیز دانشگاههای امیر کبیر، تهران، علم و صنعت و دفاع ملی نیز در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری دانشجو گرفتند.
هدف از ایجاد این رشته چیست وچه کاربردی در سطح جامعه دارد؟
- پیش از پاسخ به این پرسش قدری باید از پیشینه این رشته سخن گفت. تفکر آیندهگرایانه، پیشینهای تاریخی دارد که از روشهای سنتی تفکر راجع به آینده آغاز و به دوران رنسانس میرسد، یعنی دوران متحول و شاخه شاخه شدن علوم (مبنای کمی وطبیعی پیدا کردن علوم) که تفکر آینده نگر هم جای خاص خود را در آن دوران پیدا کرد.
از سال 1900میلادی به بعد به موازات توسعه علمی، صنعتی و فناورانه، پیشبینی فناوریهای آینده در دستور کار دولتها قرار گرفت. پس از جنگ جهانی دوم نقطه عطفی اساسی برای آینده پژوهی، ایجاد شد و کشورهایی که اهمیت و ضرورت آینده نگری را حس کرده بودند، به این نتیجه رسیدند که میتوانند زمینهای علمی و آکادمیک برای غنای این تفکر طرح ریزی کنند .
از سال 1962 بدین سو، با شکل گیری مجامع آینده پژوهی، این رویکرد به شکل محققانهتری رشد و تکامل پیدا کرد.
تبدیل این حوزه به یک رشته آکادمیک در جریان تکوین، تکامل و پیشرفتهایی بود که در این حوزه صورت گرفت تا اینکه ایجاد یک رشته مستقل به عنوان آینده پژوهی ضرورتی بود که در برخی از جوامع توسعه یافته احساس شد.
با این حال، با وجود پیشرفتهای صورت گرفته در این حوزه، هنوز تا آن نقطه آرمانی که بتوان آینده پژوهی را به عنوان یک علم مستقل دانست، فاصله داریم.
هدف از آینده پژوهی چیست؟
- به شکل ساده و قابل فهم عرض میکنم؛ هنگامی که یک رویداد خیلی مهم و مخاطره آمیزی اتفاق میافتد و به اصطلاح محیط ما دچار آشوب یا بی نظمی میشود، اعم از اینکه یک نوآوری رادیکال، جهشی و بنیان کن پدیدار شود، یا چالش بزرگی در سطح سازمان، بنگاه، کشور و حتی منطقه رخ میدهد و بطور کلی در هنگام بروز هر رویداد ناخواسته و پیش بینی نشدهای که صبغه اجتماعی، سیاسی، راهبردی، فناورانه، فرهنگی و حتی نظامی و هنری داشته باشد و آثار شدید و عمیقی بر ما داشته باشد، اگر از قبل آمادگی رویارویی با آن را نداشته باشیم، تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که منفعلانه مدیریت بحران کنیم و برخوردمان به اصطلاح واکنشگرایانه باشد و در صدد حل آن مشکل یا معضل و برخورد با نتایج و بروندادها برمیآییم. اما هنگامی که به شکلی آینده پژوهانه و آینده نگرانه جامعه، سازمان، بنگاه، صنعت و در مجموع محیط داخلی را مدیریت میکنیم و درک مناسبی نیز از محیط بیرونی داشته باشیم میتوانیم از مخاطرات پیش آمده اجتناب کنیم و درصد آسیبها را کاهش دهیم و تهدیدها را علاوه بر تبدیل کردن به فرصت، مدیریت کنیم، یعنی پیش فعالانه عمل کنیم.
بدین شکل میتوانیم در شکل گیری آینده فعالانه، پیش فعالانه، آگاهانه و عاملانه رفتار کنیم.
به طور خلاصه آینده پژوهی بر مبنای بررسی الگوهای گذشته و حال، شناسایی ناپیوستگیها، نداشتن قطعیتهای محیط آینده و همچنین طراحی تصاویری از آینده صورت میگیرد تا با تمرکز و نظم دادن به تفکر و ذهنمان بر آینده مدیریت کنیم.
آینده پژوهی در ایران چقدر کاربرد دارد و قرار است در آینده چه گرهای از مشکلات کشور باز کند؟
- آینده پژوهی در کشور ما نوپاست و عمر آکادمیک آن کمتر از یک دهه است، به همین دلیل هنوز نمیتوانیم قاطعانه در خصوص کاربرد آن در کشور صحبت کنیم، چرا که هنوز تا رسیدن به جایی که ?آینده پژوهی به عنوان یک تخصص در نظر گرفته شود و سازمانها، مدیران،? تصمیم گیران و سیاستگذاران آینده پژوهی را به عنوان یک رشته مورد نیاز نظیر علوم انسانی، پزشکی، پایه و مهندسی که قابلیتهای فراوان حل مسایل جامعه را داراست، بپذیرند، فاصله داریم . پروژههای آینده پژوهی و آینده نگاری کاملاً مشارکتی، نظاممند و فرایندی بوده و در محیطی قابل اجراست که ساختارهای همکاری و تعامل گرایانه عمیقی در آن شکل گرفته باشد. به همین دلیل در کشورهای توسعه یافته پروژههای آینده نگاری به نحو مطلوب در سطح ملی، سازمانی و بنگاهی با خروجیهای ملموس و مؤثری انجام میشود. به همین دلیل طیف وسیعی از روشهای اکتشافی، هنجاری و غیره ذیل این عنوان از جمله: برنامه ریزی سناریویی، ره نگاشت یا نقشه راه، تدوین چشم انداز، روش دلفی، طوفان فکری یا بارش مغزی، برنامه ریزی بر پایه فرض، پانل یا استخر خبرگان، پویش و پایش محیطی، روش فناوریهای حیاتی یا کلیدی، ?دیده بانی و تحلیل تأثیرات متقاطع یا برخط وجود دارد.
به اعتقاد من، اگر کشور ما بخواهد با رویکرد آینده نگری در عرصه رقابت با دیگر کشورهای منطقه و دنیا در مسیر توسعه و رشد متوازن حرکت کند، لازم است ابتدا زیر ساختهای فرهنگی و نهادینه شدن فرهنگ همکاری را درون خود تقویت کند تا با پرورش روحیه همکاری بین افراد و سازمانها در استفاده از پروژههای آینده پژوهی به اهداف مورد نظر دست پیدا کنیم.
برایمان از فرصتهای شغلی این رشته بگویید.
- هم اکنون با توجه به اینکه عمر این رشته در عرصههای آکادمیک و پژوهشی به یک دهه هم نرسیده، هنوز بازار تفکیک شده و متمایزی برای دانش آموختگان این رشته به طور مشخص تعریف نشده است. اما از آنجایی که حوزه آینده پژوهی، حوزهای میان رشتهای و گسترده است، اگر دانش آموختگان این رشته از ظرفیتهای خلاقیت گرایانه و نوآورانه خود بهره مطلوب بگیرند و بتوانند میان مهارت و دانش آینده پژوهی خود با سایر حوزهها همپوشانی ایجاد کنند، یعنی حداقل یکی از تخصص های کلیدی را ( اعم از مدیریت فناوری، سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری، جامعه شناسی و علوم اجتماعی، مهندسی، پزشکی، تکنولوژی، اقتصاد، سیاست و روابط بین الملل وغیره ) داشته باشند و بتوانند از مفاهیم ،آموزهها، مدلها ونظریههای آینده پژوهی استفاده کنند، میتوانند به عنوان آینده پژوه تخصصی آن حوزه فعالیت کنند. البته بخشی هم معرفت شناسی، مباحث فلسفه علم وهستی شناسی است که آنها نیز جهت خوبی به ادراک ایشان از آینده پژوهی میدهد.
در این صورت با ایجاد یک شعاع کاری مناسب میتوانند بازار کار مناسبی برای خود ایجاد کنند، اما اگر بخواهند صرفاً با تکیه بر مدرک آینده پژوهی کاری رسمی یا سازمانی در ادارات و سازمانها برای خود دست و پا کنند، با توجه به اینکه با این عنوان هنوز ردیف شغلی مصوبی در سازمانها تعریف نشده، موفق نخواهند بود.